هیوا بێسارانی؛ شهروند خبرنگار، سقز
بر اساس تازهترین دادههای مرکز آمار، برخلاف سیاستهای جمهوری اسلامی در افزایش ازدواجها و فرزندآوری، در استان کردستان روند هر دو شاخصه اجتماعی رو به کاهش است.
همین مساله نشان میدهد که سیاستهای افزایش جمعیت در مقابله با فقر و بیکاری در این استان نتوانستهاند به اهداف خود برسند و برعکس، شهروندان شهرهای مختلف این استان بدون داشتن چشمانداز روشنی به آینده، بیشتر به دوام آوردن زیر فقر روزافزون میاندیشند تا به افزایش بیشتر جمعیت خانوادههای خود.
طبق آمار رسمی جمهوری اسلامی، استان کردستان تا یک دهه قبل سالانه شاهد بیش از ۲۰ هزار مورد ازدواج بود اما حالا این آمار به مرز ۱۴ هزار مورد رسیده است. در موضوع فرزندآوری نیز در سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ بیش از ۳۰ هزار تولد ثبت شده اما در سال ۱۴۰۰ فرزندآوری به ۲۳ هزار مورد کاهش یافته است.
****
پسر جوانی که به تازگی کارهای اداری و قانونی جدایی از همسر سابقش در راهروهای دادگاه به پایان رسیده است، به شهروندخبرنگار «ایرانوایر» میگوید: «فکر میکردم تفاهمات اولیهای که با همسر سابقم داشتم، برای حداقل چند سال زندگی زناشویی کافی باشد اما خیلی زود متوجه شدم که اشتباه میکردم و با آن که بیشتر عذر و تقصیر را از خودم میدانم اما پشت دستم را داغ کردهام که حداقل تا ۱۰ سال دیگر به تاهل فکر نکنم.»
این جوان که مدرک تحصیلی لیسانس دارد، توضیح میدهد: «شاید در مدرسه چندان انتظار آموزش روابط زناشویی نبود اما در چهار سال دانشگاه هم چیزی از ازدواج به ما نگفتند. در جامعه و در بعضی خانوادهها نیز صحبت از این موضوعات هنوز خط قرمز محسوب میشود. من شخصا پس از ازدواج به یک دنیای کاملا ناشناخته پا گذاشتم و در مدت کوتاهی متوجه شدم که حداقل در این مقطع نمیتوانم ادامه دهم.»
پسر جوان دیگری که ۳۵ سال از عمرش میگذرد، هنوز ازدواج نکرده است. او میگوید: «خیلی ساده بگویم پیدا کردن دختری که بتواند شرایط موجود من را بپذیرد، ناممکن است. من در یک شرکت خصوصی با حقوق قانون کار مشغول هستم و پساندازی ندارم، این در حالی است که برای ازدواج حداقل یک میلیارد تومان پول لازم دارم. برای همین فعلا بحث ازدواج را در این شرایط حتی در ذهن خودم هم مطرح نکردهام.»
مساله فقط مردان نیستند که در عرف مخارج ازدواج و زندگی بر دوش آنها نهاده شده است، چنین شرایطی را دختران هم دارند.
زنکشی؛ مانعی علیه ازدواج
دختر جوانی که مدرک فوق لیسانس دارد و در آموزش و پرورش مشغول به کار است، در گفتوگو با «ایرانوایر» شرایط خود را با اشاره به خشونت جاری علیه زنان چنین شرح میدهد: «من هنوز نتوانستهام با اخبار و موضوعاتی که این سالها اتفاق افتاده است، کنار بیایم.»
او به ماجرای قتل «گلاله شیخی» در سقز و سر بریدن دختر اهوازی و صدها مورد زنکشی اشاره میکند: «دیگر به نوعی از ازدواج واهمه دارم. این غیر از آن امنیتی است که ما در بیرون دیگر مانند سابق نداریم. هر آن خبر دستگیری و بازداشت یک هموطن را میشنویم؛ آن هم توسط کسانی که خود باید حافظ جان ما باشند. پس ترجیح من فعلا ادامه دادن به کارم با عشق فراوان است و نه ازدواج و فرزندآوری.»
گلاله شیخی زن جوانی بود که پیکر سوختهاش را در خرداد ۱۴۰۰، پس از چند روز ناپدید شدن، پیدا کردند. نامزد او، «کیومرث ضرغامی» به اتهام قتل نامزدش بازداشت و در اسفند ۱۴۰۱ اعدام شد.
دختر اهوازی نیز اشاره به زنکشی در بهمن ۱۴۰۰ دارد که «مونا حیدری» توسط همسرش به قتل رسید و قاتل او که همسرش بود، سر او را در شهر میچرخاند. ویدیوی این حرکت همسر مونا در شبکههای اجتماعی و رسانهها بارها منتشر شد. بعدها مشخص شد که مونا حیدری کودکهمسر و مادر بوده است و همسرش با انگیزه «ناموسی» سرش را بریده بود.
در سالهای اخیر خبرها حاکی از افزایش زنکشی در ایران بودهاند. البته از آنجایی که آمار و تحقیقات رسمی در اینباره وجود ندارد، مشخص نیست که آیا خبررسانی در خصوص زنکشی بیشتر شده یا تعداد زنهایی که توسط همسران خود به قتل میرسند، افزایش داشته است. در هر صورت، هر هفته میتوان خبرهایی در رسانهها خواند که طبق آنها، زنی دیگر در چهارسوی ایران توسط اعضای خانوادهاش به قتل میرسد و ارادهای هم در جمهوری اسلامی وجود ندارد تا بتوان این خطر را از زنان کاست.
فقر؛ فرزند برای چه؟
در سالهای اخیر، غیر از تغییراتی که در سبک زندگی جوانان رخ داده، موضوع اصلی، مشکلاتی است که نسل جوان برای ازدواج و بعدها برای فرزندآوری پیشرو دارد. اشتغال، مسکن، درآمد ناپایدار و مهمتر از همه، نداشتن امنیت روانی و جانی بخشی از مشکلاتی هستند که نسل جوان سد راه تغییر در زندگی خود میبیند.
زوج جوانی که در سالهای پس از ازدواج در یک بوتیک با هم مشغول کار هستند، در همین رابطه به «ایرانوایر» توضیح میدهند که سه سال است با یکدیگر ازدواج کردهاند اما تمایلی به فرزندآوری ندارند: «داشتن فرزند ما را محدود میکند. البته از نظر مالی نیز توانایی فرزندآوری نداریم.»
اگرچه وعدههای دولت در این مورد هم کم نیستند. وام فرزندآوری، اتومبیل برای مادران باردار، مرخصیهای طولانیمدت و موارد اینچنینی از جمله «بستههای تشویقی» هستند که دولت اعلام کرده است به جوانان میدهد. ارایه وام ازدواج هم نمونهای دیگر از وعدههایی است که عموما قابل اجرا نیستند.
یکی از کارمندان بانک در کردستان به «ایرانوایر» میگوید: «انباشت هزاران پرونده وام ازدواج خیلی از جوانان را از گرفتن وام پشیمان کرده است. از سوی دیگر، این مبلغ کفاف ازدواج را نمیدهد ولی بر دوش دولت سنگینی میکند. اما وام فرزندآوری چون مبلغ آن کمتر است، معمولا با گشادهدستی بیشتری انجام میشود. در حال حاضر این مبلغ ۴۰میلیون تومان برای هر فرزند است.»
در کنار تمام این موانع، هزینه سنگین تامین نیازهای فرزندان هم بخش دیگری از معضلات زندگی زناشویی به شمار میرود.
مادری که فرزند خود را در مهدکودک ثبتنام کرده است، به «ایرانوایر» توضیح میدهد: «تجربه مخارج جدی که برای فرزندم داشتیم، ما را از آوردن فرزند دوم پشیمان کرده است. وقتی یک سال مهد کودک با تمام مخارج مربوطه ۱۰۰ میلیون تومان هزینه بردارد، آیا منطقی است که فرزند دوم را به دنیا بیاوریم؟ قطعا خیر.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر