مفهوم کار، در کتابهای درسی دوره ابتدایی، جنسیتزده آموزش داده میشود و دانشآموزان زنان را در حال انجام کارهای محدودی میبینند و میتوانند بر پایه آن، مشاغل معدودی را تصویرسازی کنند. مولفان کتابهای درسی در سیستم آموزشوپرورش جمهوری اسلامی، کسب درآمد برای خانواده را وظیفه مرد، آن هم با کار بیرون از خانه ترسیم کردهاند، در مقابل برای زن، چنین موقعیتی توصیف نکردهاند.
دکتر «سعید پیوندی»، جامعهشناس، در پژوهشی با عنوان «تبعیض و عدم مدارا در کتابهای درسی ایران»، دراینباره نوشته است: «پژوهشهای گوناگون درباره کتابهای درسی نشان میدهد که هرچند مطالب درسی با فعالیت اقتصادی زنان در خارج از خانه مخالفت بنیادی ندارد، ولی آشکارا حضور زنان را در بازار کار در مقایسه با وظایف خانوادگی و مادری، امری ثانوی و غیرعمده تلقی میکند.»
او که در قالب پروژه «ضمیمه»، به برجسته کردن تبعیضهای جنسیتی در کتابهای درسی و در کنار آن آموزش به معلمان پرداخته، در پژوهش پیش تاکید کرده است: «این پژوهشها همزمان از وجود نابرابریهای گسترده جنسیتی در رابطه با موضوع بازار کار در کتابهای درسی، پرده برمیدارند. از جمله این نابرابریها، تصاویر مرتبط به اشتغال و بازار کار در کتابهای درسی است که بهروشنی، گرایش جنسیتی تبعیضآمیز را منعکس میکنند.»
***
یافتههای این پژوهش که بر کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه سال ۱۳۸۵ انجام شده، نشان میدهد که از مجموع هزار و ۱۴۷ تصویری که در آن زنان حضور دارند، فقط ۷۹ مورد (۷درصد) به موضوع کار و شغل مربوط میشود، و ۷۲ تصویر بهطور مستقیم، زنان را در حال انجام فعالیت حرفهای نشان میدهد. (دربرابر ۳۶۰ تصویری که مردان را در حال کار نشان میدهد.)
این وضعیت در کتابهای درسی، رابطه معناداری با وضعیت زنان کارگر در جامعه دارد. براساس گزارشهای مرکز آمار ایران و طبق گزارشی که «خبرآنلاین» منتشر کرده، طی ۶ سال اخیر، نرخ مشارکت اقتصادی زنان از ۱۶.۳ درصد، به ۱۳.۷ درصد کاهش یافتهاست. به عبارتی، اکنون بیش از ۸۶ درصد از زنان ایرانی قید حضور در مشاغل رسمی را زدهاند. معنای دیگری که از این آمار بهدست میآید، این است که با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر ایران، زنان بسیاری هستند که برای تامین مخارج خانوار، در مشاغل غیررسمی و اشتغال ناقص، یعنی بدون حقوق و تعاریف قانون کار و کارگری، و فارغ از حساسیتهای جنبشهای کارگری، متحمل شرایط نابرابر و حتی ظالمانهای هستند.
دورنمایی از وضعیت زنان در بازار کار ایران
دادههای فصلی مرکز آمار نشان میدهد طی چهار سال گذشته، یعنی از بهار ۱۳۹۸ تا زمستان ۱۴۰۱، نرخ مشارکت اقتصادی زنان (جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر) اگرچه با نوسانات محسوسی مواجه بوده، اما بهطورکلی مسیری نزولی را طی کرده است.
آنطور که دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد، در تابستان ۱۴۰۱، نرخ بیکاری زنان ۱۷.۲ درصد بود، در حالیکه نرخ سهم مردان از این شاخص تنها ۷.۳ درصد است. یعنی جمعیت زنان بیکار حدود ۲.۵ برابر مردان بیکار است.
در زمستان سال گذشته، نرخ بیکاری زنان رشد محسوسی داشته و به ۱۵.۷ درصد رسید و دوباره افزایش یافتهاست. مقایسه این شاخص بین زنان و مردان، نشان میدهد در زمستان سال گذشته، نرخ بیکاری زنان بیشتر بوده است. به این معنا که زنان در مقایسه با مردان، به میزان بیشتری از بازار کار و اشتغال کنار گذاشته شدهاند. بنابراین میتوان بهوضوح دریافت که واقعیت بازار کار برای زنان، شباهت بسیار زیادی به آنچه در کتابهای درسی ترسیم شده، دارد؛ ضمن آنکه کتابهای درسی، بسیاری از شغلها را مردانه توصیف کردهاند. از سوی دیگر، هنوز بهطور شفاف نمیتوانیم تعداد زنان در کارگاههای زیر ۱۵ نفر و همینطور در مشاغل غیررسمی را ارزیابی، و درباره کیفیت زندگی آنها تصویری بهدست بیاوریم.
از سوی دیگر، وقتی مشاغل زنان را در کارخانهها و کارگاهها، بهویژه آنها که زیر ۱۵ نفر شاغل دارند ازنظر میگذرانیم، با این نکته مواجه میشویم که آنها در رستههایی مرتبط با بستهبندی، دوزندگی، قالیبافی، فرشبافی و بستهبندی محصولات کشتارگاهها مشغول کار هستند. شباهت کارهایی که به زنان در کارخانهها و کارگاهها سپرده میشود، به آنچه در خانه نیز انجام میدهند، این فرض را تقویت میکند که بازارکار نیز با جنسیتزدگی فرصتهای شغلی را در اختیار آنان قرار میدهد. با این توصیف، باید دید در کتابهای درسی که مهمترین دوره زندگی هر فردی است، چه تصویری در ذهن آنها از طریق سیستم آموزشی و کتابهای درسی حک شده است.
کتابهای درسی چه تصویری از کار زنان ترسیم کردهاند؟
تحلیل محتوا کتابهای درسی ۶ سال دوره ابتدایی، بهخوبی نشان از آن دارد که چگونه محتوایی جنسیتزده، به دانشآموزان ۷ تا ۱۲ سال تحمیل میشود.
دادههای پژوهش ضمیمه، حاکی از آن است که سیستم آموزشوپرورش جمهوری اسلامی، فعالیت درآمدزا اقتصادی مردان را، ۳.۵ برابر فعالیت درآمدزا اقتصادی زنان نمایانده است. بررسی تصویرسازیها نشان از آن دارد که کارها و مشاغلی که برای زنان در کتابهای فارسی، علوم و ریاضی یا تعلیمات اجتماعی بهتصویر کشیده شده، شامل خانهداری، خیاطی، قالیبافی، دوزندگی، آشپزی، تولید لبنیات، معلمی، پرستاری و دندانپزشکی است.
آنچه بهوضوح در کتابهای درسی شاهد آن هستیم، این است که مشاغلی که با نیروی بدنی زیاد از جمله کار در معدن، کار در کارخانههای صنعتی یا نظایر آن سروکار دارند، برای زنان معرفی نشده و دانشآموزان از طریق تصاویر منتشر شده در کتابهایشان، نمیتوانند تصویری از اینکه یک زن در کارخانهای صنعتی کار کند، داشته باشند.
برای آنکه بدانیم کتابهای درسی دقیقا چه محتوای جنسیتزدهای به دانشآموزان ارائه میکنند، نمونههایی از آن را مرور میکنیم.
کتاب مطالعات اجتماعی سال سوم دبستان (ص ۳۰، ۱۴۰۱)، کار اقتصادی در خارج از خانه را آشکارا موضوعی مردانه، و کار زنان را بیشتر در موارد خاص ضروری تلقی میکند.
«معمولا پدر در بیرون از خانه کار میکند و برای همسر و فرزندانش وسایل زندگی تهیه میکند. مادر هم در خانه کار میکند. در بعضی خانوادهها، زنان بهغیر از کار خانه، شغل دیگری هم دارند و از این راه به درآمد خانواده کمک میکنند؛ برای مثال در شهرها، زنان در اداره، کارخانه، مدرسه یا بیمارستان کار میکنند. در روستاها، زنان در دوشیدن شیر دامها، قالیبافی یا کشاورزی کمک میکنند.»
دکتر سعید پیوندی، جامعهشناس که پژوهشهای مستمری در زمینه جنسیتزدگی در کتابهای درسی انجام داده، با اشاره به سیاستی که در تالیف کتابهای درسی بهکار بسته شده است، موضوع را محدود به کتابهای دوره ابتدایی نمیداند و به کتاب «مدیریت خانواده و سبک زندگی» سال ۱۲، ویژه پسران اشاره میکند که فعالیت اقتصادی زن را امری حاشیهای بهشمار آورده و تاکید کرده بار اقتصادی باید بر دوش مردان باشد.
در صفحه ۹۳ این کتاب و در نسخه سال ۱۴۰۱ آن، زیر سرفصل «شرایط مشارکت مالی زن» آمده است: «مشارکت مالی و کاری زن در تامین هزینههای زندگی، با شرایطی ممکن است مفید باشد و در بعضی موارد اجتنابناپذیر است؛ اما درعینحال، کاملا اختیاری و وابسته به تشخیص و میل و اراده زن است و نباید بهعنوان وظیفه زن تلقی شود و نباید نقش زن و مرد جابهجا شود.»
بهجز پژوهش ضمیمه، مطالعات و تحلیلمحتواهایی در ایران نیز به بررسی مولفههای کار در کتابهای درسی پرداخته که در تایید همین وضعیت است.
در پژوهشی که تحت عنوان «تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی ایران، بر مبنای نقشهای جنسیتی با تاکید بر مشاغل» انجام شده، بر محتوا جنسیتزده در زمینه کار تاکید شده است.
«میمنت عابدینی بلترک»، «مصطفی عزیزی شمامی» و «سیروس منصوری»، استادیاران گروه علوم تربیتی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران در بابلسر ایران، در این پژوهش نوشتهاند: «روش مورداستفاده در تحلیل محتوا پژوهش حاضر، آنتروپی شانون بوده و واحد تحلیل نیز متن، پرسشها، تمرینها و تصاویر است. در مجموع، ۳هزار و ۷۲۵ صفحه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، کلیه کتابها شامل ۳۵ جلد با ۹ عنوان فارسی(خوانداری)، فارسی(نوشتاری)، علوم، هدیههای آسمانی، آموزش قرآن، ریاضی، مطالعات اجتماعی، تفکروپژوهش، کار و فناوری بوده، و نمونه آماری این پژوهش، شامل هشت عنوان فارسی(خوانداری)، فارسی(نوشتاری)، علوم، هدیههای آسمانی، قرآن، مطالعات اجتماعی، تفکر و پژوهش، کار و فنآوری است.»
در این پژوهش که در فصلنامه مطالعات اجتماعی - فرهنگی منتشر شده است، نتیجه گرفته شده: «نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که در کتابهای درسی، نقشهای شغلی خارج از منزل و درآمدزا برای مردان، و نقش شغلی داخل منزل، برای زنان در نظر گرفته شده است.»
این سه استادیار گروه علوم تربیتی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران، در توصیف نتایج پژوهش خود و مشاغلی که کتابهای درسی تصویرسازی کردهاند، نوشتهاند: «پزشکی که در حال درمان بیمار و نانوایی که مشغول پخت نان است، پلیس راهنماییورانندگی و معلمی که مشغول تدریس و یا گفتوگو با دانشآموزان و باستانشناسی که مشغول بررسی اشیاء، بقایا و بناهای قدیمی است، مورخ، ناخدا و غیره، برای مردان بهتصویر در آمده و مشاغلی که برای زنان به تصویر کشیده شده، در قالب معلم و کشاورز بوده است؛ که این خود بیانگر تفاوتهای جنسیتی میان مردان و زنان است.»
این درحالی است که فعالان حقوق کارگری، بر پایه مفهوم و ارزش کار تاکید دارند که حتی برای کار در خانه نیز باید ارزشگذاری اقتصادی شود. اما میبینیم که در محتوا کتابهای درسی، حتی آنجا که از کار زنان در روستاها گفته میشود، از واژه «کمک» استفاده میشود و نه آن که زنان، کار را بهمعنای اقتصادی و کسب درآمد آن انجام میدهند.
«بهرنگ زندی»، روزنامهنگار حوزه کارگری و نایبرییس شبکه مردان علیه خشونت ناموسی، با اشاره به دیدگاه «سیلویا فدریچی» که تمام زنان کارگر هستند و کارگر به دنیا میآیند، در ویدیو کنفرانسی به مناسبت روز کارگر، این موضوع را مورد بحث قرار داده است.
او با تکیه بر توصیف «کیم انگلند» که گفته خانه مکان تولیدی نیست، خانه مکان آرامش است، توضیح داده: «این پرسش مطرح میشود که اگر کار زن در خانه را مزدی بدانیم، آن وقت کارفرما او را باید مرد خانه تلقی کنیم و بعد این پرسش مطرح میشود که اگر او کارهایش را انجام نداد، باید اخراج شود؟»
آقای زندی که تحصیلکرده انسانشناسی و شهرسازی است، در بخش دیگری از تحلیل خود درباره نظام ارزشگذاری کار خانگی توضیح داده است:
«شیوه تولیدی یک جامعه، خواه سرمایهداری، خواه فئودالی یا هر شیوه تولیدی دیگری که در تاریخ سراغ داریم، این شیوههای تولیدی، نظام ارزشی آن جامعه را هم تعریف میکنند، چه چیزی ارزش دارد و چه چیزی ارزش ندارد؟ چه کاری ارزشمند است و چه کاری ارزشمند نیست؟ چون در نظام و سیستم ارزشی سرمایهداری، کار خانگی در سیستم کار مزدی تعریف نمیشود، بنابراین ناچیز است. یک بخشی از پروسه انسانزدایی از زنان در پروسه کار خانگی رخ داده است. در همین حال، یک اتفاق دیگری هم همزمان با آن ارزشگذاری شیوه تولید نظام سرمایهداری اتفاق میافتد و کار خانگی را بهصورت ذات گرایانه، مختص زنان میداند و جنسیتیاش کرده است. این دو، همزمان با هم اتفاق میافتد.»
سازماندهی کار در ایران جنسیتزده است
«پروین اشرفی»، فعال حقوق زنان و مترجم، در گفتوگویی که با بخش «کنترل - زد» ایرانوایر داشته، گفته است: «ماهیت زنان کارگر هرگز از موقعیت عمومی زن در جامعه و از ماهیت عمومی طبقه کارگر جدا و متمایز نبودهاست. هرچه حضور زنان در مناسبات تولید در جامعه بیشتر باشد، زنان هرچه بخش بزرگتری از تولید اجتماعی را تشکیل دهند و تولیدات اجتماعی ناشی از کار آنها باشد، باید مبارزه آنها علیه تبعیض جنسیتی هم ضروریتر و موثرتر باشد.»
او در توضیح دیدگاه خود گفت: «بحث اصلی، جایگاه فرودستی در جامعه مردسالار است. اینکه ساختارهای مردسالار بهعنوان مناسبات سلطه در همه حوزههای فردی و اجتماعی به زیر سوال برود. همین، خصلت اصلی کنشهای آگاهانه زنان است. اگرچه همه زنان در یک سطح، بهطور یکسان متحمل ستم نمیشوند، ولی در رابطه با ستم جنسیتی و ستم جامعه مردسالار، همه بهعنوان زن، سوژه این ستم هستند.»
خانم اشرفی با اشاره به مقولهای تحت عنوان «سازماندهی کار در ایران بر پایه جنسیت»، در گفتگو با بخش «کنترل - زد» ایرانوایر تاکید کرده: «در ایران یک حاکمیت سرمایهداری متکی بر آپارتاید جنسی فعال است که نهتنها شرایط لازم را برای پیشرفت همین آماری که از زنان میدهد فراهم نمیکند، بلکه سیاستهای تبعیضآمیز سرشتی حکومتهای ارتجاعی سرمایهداری مردسالار را، تا اعماق با تاکید بر ایدئولوژی و استبداد مذهبی پیش میبرد، بهگونهای که زنان را بهعنوان بردگان خانگی در اختیار نظام استثمارگر سرمایه قرار میدهد، به این معنا که سازماندهی کار در ایران و تکیه داشتن آن بر جنسیت هم به آنها تحمیل میکند. بنابراین ما میبینیم که اولین قربانیان فقر، زنان هستند. بیکارسازی، اول زنان را قربانی میکند، چه در مشاغل خدماتی، چه در بخشهای دیگر.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر