فیس بوک بوی نوروز می دهد، گزارشی از یک کمپین متفاوت

یکی با لهجه افغانی نوروز را تبریک می‌گوید و دیگری به زبان کردی برای همه سالی شاد و پر از سلامتی آرزو می‌کند. خبرنگاری در قلب عراق و از نزدیکی میدان جنگ، آرزو می‌کند که سال جدید سال صلح باشد و دیگری در خیابان های شلوغ تهران برای همه دنیا آرزوی آرامش می‌کند. یک هفته است که کمپین پیام نوروزی با هشتگ نوروزگان در فضای مجازی به راه افتاده و حالا بیش از ده هزار نفر به عضویت این کمپین فیس بوکی درامده‌اند .کمپینی که قرار است نوروزگان را به همه مردم دنیا معرفی کند.

هیلا صدیقی؛ شاعر، نقاش و فعال اجتماعی این کمپین را راه‌اندازی کرده است. او در صفحه فیس بوکش پیامی به مناسبت فرا رسیدن نوروز منتشر کرد و از دوستان و مخاطبانش دعوت کرد تا انها هم به کمپین پیام نوروزی بپیوندند. او در بخشی از دعوت‌نامه‌اش نوشته است: «اگر خواستید هر روز یا هر هفته از خودتان ویدئوی کوتاهی بگذارید و مخاطبی را برگزینید و برایش پیام نوروزی بفرستید ... به زبان های مختلف ... می توانید خود واقعی مان را به دور از جنگ و کشتار و آنچه به اشتباه از ما در دنیا معرفی شده و می شود به دنیا معرفی کنید ... می توانید فرهنگ صلح و آشتی و انسانیت نوروزگان را به مردم دنیا هدیه دهید ... تا شاید تاثیری بر اذهان جنگ طلبان و تحریم کنندگان بگذارد ... می توانید ایرانی هایی را که به دور از وطن یا در تبعیدند را مخاطب قرار دهید و با پیامی دل تنگشان را کمی گرم کنید ... می توانید خانواده، دوستان، حکومت، بیماران، زندانیان سیاسی یا هرکس دیگری را مخاطب قرار دهید.»

حالا هر کس، یکی را مخاطب قرار داده، علی از تایلند می‌خواهد پیام نوروزی‌اش را به اقای اوباما برساند و مژگان از تاجیکستان دوست دارد به همه فارسی، زبانان عید نوروز را تبریک بگوید. یکی می‌خواهد نورزو را به همه مردم دنیا بشناساند و دیگری می‌خواهد به بهانه نوروز پیام صلح و آشتی را به گوش جهانیان برساند.

هیلا صدیقی انتظار این همه استقبال را نداشته و کاملا غافلگیر شده است: «من فکر می‌کردم بعد از چهارشنبه سوری و یا پهن شدن سفره هفت سین، ویدئوهای زیادی به ما برسد. الان هیچکدام از این مراسم آغاز نشده اما اینباکس ما پر از پیام‌های مختلف است از سراسر دنیا.»

او  درباره چگونگی شکل گیری این ایده به ایران وایر می‌گوید: « من دنبال فضایی می‌گشتم که در این فضا مردمی که قبلا با هم مرزهای مشترک داشتند، یا فرهنگ و تاریخ مشترکی دارند اما به دلایلی، در حال حاضربه طور مستقیم باهم صحبت نمی‌کنند، بتوانند به صورت مستقیم و رو در رو با هم  گفت وگو کنند. فرقی نمی‌کند با چه زمانی، مهم این است که همه ی مردم یک منطقه  با هر زبانی حضور داشته باشند، از ترک زبان ها، کرد زبان ها، عرب ها تا لرها و افغانی‌ها و تاجیک ها.» او برقراری این دیالوگ مستقیم را بدون دخالت تفکرات سیاسی کار آسانی نمی‌داند: «در سال های اخیر با توجه به اختلافات منطقه‌ای بازکردن باب این دیالوگ برای اینکه مردم با تفکرات امروزی سیاسی‌شان وارد این گفت و گو نشوند، سخت بود. نوروزگان بهترین بهانه برای ورود به این دیالوگ بود. اتفاقا نوع پیامی که آدم ها هر روز برای این کمپین می‌فرستند، نشان از دغدغه فرهنگی آنها دارند. موضوع جالب اینجاست که بدون اینکه ما خط و مشی‌ای برای این پیام ها تعریف کنیم، اغلب پیام ها از صلح و دوستی و آشتی می‌گوید.» دومین دلیل هیلا برای راه‌اندازی این کمپین معرفی ایرانشهر یعنی ایران با تمام مرزهای قدیمی‌اش به دنیا است. او می‌خواهد این منطقه را به دور از خبرهای جنگ و خونریزی و کشتار و تصاویر فیلم‌های هالیوودی به دنیا بشناساند: « فضای مجازی این موقعیت را ایجاد می‌کند که ادمها به دور از حاکمیت سیاسی، تصویر واقعی خود و فرهنگ خود را به دنیا نشان بدهند.»

هیلا معتقد است که هر کمپینی وقتی در دنیای مجازی فراگیر شود، حرفش شنیده می‌شود: «این کمپین علاوه بر این که فرهنگ نوروز را برای مردم دنیا به نمایش می‌گذارد، می‌تواند فلسفه بسیاری از آداب و رسوم مثل چهارشنبه سوری یا سفره هفت سین، یا اصلا قصه عمونوروز و ... را به خودمان هم یادآوری کند.»

این اولین بار نیست که هیلا صدیقی دست به ایجاد یک حرکت فرهنگی و اجتماعی می‌زند و موج ایجاد می‌کند. او فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی‌اش را از ۱۶ سالگی آغاز کرده و حالا در آستانه سی سالگی قرار دارد. سردبیری نشریه، تاسیس انجمن ادبی و راه اندازی ستاد انتخاباتی باران برای حمایت از نامزدهای اصلاح طلب در انتخابات مختلف، بخش‌هایی از فعالیت‌های او تا قبل از بیست سالگی است. سال ۸۸ هم او حامی میر حسین موسوی بود و در ستاد مرکزی او فعالیت می‌کرد. لابه لای همه این کارها، او  هیچ گاه از شعر و نقاشی غافل نشده است. پس از انتخابات ۸۸ آثار اعتراضی او مورد توجه بسیاری قرار گرفت. هیلا صدیقی را بسیاری با شعر «کلاس درس خالی مانده از تو» به یاد دارند. او این شعر را در اعتراض به حوادث بعد از انتخابات سرود و به یاران سبز تقدیم کرد. ویدئوی شعرخوانی او در انجمن ادبی امیر کبیر بارها در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شد.

هیلا صدیقی از سال ۸۸ تا سال ۹۰ به خاطر شعرخوانی و حضور در کمپین های اجتماعی بارها بازجویی شد و سال ۹۰ بازداشت شد و سپس به قید وثیقه آزاد شد. کمپین پیام نوروزی نخستین فعالیت اجتماعی او پس از آزادی از زندان است. او در این‌باره می‌گوید: «من ار سال ۸۸ به اینطرف به غیر از فعالیت‌های ادبی و شعرخوانی، فعالیت اجتماعی دیگری را دنبال نکردم. دلیلش هم بسیار روشن است. چون فضای فعالیت نه تنها برای من برای خیلی‌های دیگر هم، وجود ندارد. فعالیت بسیاری از ان.جی.او ها متوقف شده، بسیاری از انجمن های ادبی تعطیل شده‌اند. فکر می‌کنم اگر امروز توانسته‌ام سراغ این کمپین بروم برای این است که یک ایده مجازی است.»