جمهوری اسلامی قدرتطلبیهای خودش را با اصول دینی و مذهبی آراسته است و فرقی نمیکند که این مساله تحت عنوان حجاب و هجوم «گشت ارشاد» به مردم و ایجاد رعب و وحشت برای زنان باشد که در روزهای اخیر در خیابانهای تهران شاهد آن هستیم یا کتابهای درسی در مدارس ابتدایی.
یک چهارم از زمان آموزش دوره ابتدایی در ایران توسط دروس دینی، مطالب مذهبی در دروس دیگر و یا فعالیتهای فوق برنامه تبلیغی و ترویجی گرفته شده و این در حالی است که بر پایه همین آموزههای دینی، تصویری از زن در کتابهای درسی ارایه شده که به شرط رعایت اصول دینی، اجازه حضور در عرصههای عمومی را دارد.
بیشترین حجم آموزههای کتابهای درسی دوره ابتدایی در ایران در حالی به مسایل دینی اختصاص دارد که بخش اعظم تبعیض جنسیتی نهادینه شده در این کتابها، نظیر «تفکیک جنسیتی» و «پوشش اجباری»، با پشتوانه آموزههای دینی انجام شده است.
دکتر «سعیدی پیوندی»، جامعهشناس و استاد «دانشگاه لورن» فرانسه که پژوهش «ضمیمه» را بر پایه بررسی ۴۱ کتاب درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ انجام داده، در جمعبندی این پژوهش تاکید کرده است: «پیام کتابهای درسی این است که جدایی و تضادی میان دانش دینی و حوزههای علوم تجربی و یا دانش غیردینی مدرن وجود ندارد.»
او با تاکید بر این که هدف پژوهش ضمیمه، بررسی عینی، جامع و موشکافانه اشکال و گستره نابرابریهای جنسیتی در جدیدترین نسل کتابهای درسی ایران بود، تصریح کرده است: «در همآمیزی مطالب غیر دینی و سکولار با آموزهها و اصول دینی سبب فربه شدن سهم دین در کتابهای درسی گوناگون شده است.»
این نکته وقتی قابل تاملتر میشود که بدانیم تغییر در سیاستهای نظام آموزشی در ایران به سختی و به کندی و بسیار دورتر از فضای علمی آموزش در جهان پیش میرود و وقتی موضوعی رنگ و لعاب دینی در خود داشته باشد، از هر نقد و تغییری مصون میماند.
در چنین شرایطی، وظیفه معلمان از یک سو و پدران و مادران و سایر افرادی که با کودکان و نوجوانان سر و کار دارند در تغییر فضای جنسیتزده آموزش ایران سنگینتر میشود. با این حال، کنار هم قرار گرفتن نتایج این پژوهش و انتشار «آموزش برابری جنسیتی در کلاس درس؛ کتاب راهنما برای معلمان» که به تازگی توسط «ایرانآکادمیا» منتشر و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است، میتواند روزنههایی برای بهبود وضعیت آموزش مناسبتر به کودکان و نوجوانان ایران باشد. توجه به حجم استفاده از آموزشهای دینی نشان میدهد چهگونه نظام آموزشی جمهوری اسلامی تفکیک جنسیتی را با حربه دین، مستدل کرده و از این طریق جنسیتزدگی را توجیه میکند.
اصول دینی چهگونه کتابهای درسی را تسخیر کردهاند؟
«ایرانوایر» طی یکسال اخیر دستکم در ۲۰ گزارش خود به بخشی از جنسیتزدگی در کتابهای درسی دوره ابتدایی پرداخته که ریشه آن در آموزههای دینی و ایدئولوژیک بوده است. موضوع فراتر از الگوسازیهای سنتی در مورد کار زنان و مردان، در قالب گزارشهای «تصویر مردان خارج از خانه در کتابهای دبستان دو برابر زنان» یا «تصویر خانه در کتابهای درسی؛ مردان پیژامهپوش، زنان چادر بهسر» در کتابها قابل لمس است. تاثیر آموزشهای دینی بر رواج جنسیتزدگی را میتوان در گزارش «کتابهای درسی؛ بیگانه با موسیقی، بیگانهتر با زنان» پی گرفت.
سعید پیوندی، مدرس دورههای آموزشی «ضمیمه»، نخستین کمپین رفع تبعیض جنسیتی از کتابهای درسی، در پژوهشی که با عنوان «اشکال و گستره نابرابریهای جنسیتی در کتابهای درسی دوره ابتدایی سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ ایران» انجام داده، به بررسی مولفههایی، از جمله دوهزار و ۷۰۱ تصویر از ۴۸۳ درس کتابهای درسی فارسی، مطالعات اجتماعی، هدیههای آسمانی و تفکر و پژوهش پرداخته است.
براساس این پژوهش، در یک نگاه کلی میتوان گفت که در همآمیزی مطلب غیر دینی و سکولار با آموزهها و اصول دینی سبب فربه شدن سهم دین در کتابهای درسی گوناگون شده است.
در دوره ابتدایی، فراتر از دو کتاب اختصاصی «هدیههای آسمانی» و «آموزش قرآن» که بهطور کامل به آموزش اصول و تاریخ دین و متون مذهبی مانند قرآن اختصاص دارند، رد پای این گونه مطالب را میتوان به اشکال گوناگون در کتابهای درسی دیگر، بهویژه فارسی و مطالعات اجتماعی یافت.
نتایج این پژوهش نشان میدهند بهطور متوسط موضوعات دینی در ۳۳ درصد از مجموع ۴۸۳ درس بررسی شده در کتابها مشاهده میشوند. در کتابهای فارسی ۱۹درصد درسها به موضوعات دینی، ۱۳ درصد به مسایل سیاسی و ۲۸ درصد به بحثهای اخلاقی میپردازند؛ برای مثال، در کتابهای فارسی هر پایه، متون و یا اشعاری در مدح خداوند وجود دارد و یا به سرگذشت زندگی این یا آن شخصیت دینی و یا سیاسی و شهدای جنگ بهصورت داستان، روایت و یا خاطره پرداخته میشود. در کتاب مطالعات اجتماعی (تاریخ، جغرافیا، مدنی)، دین، سیاست و اخلاق، به ترتیب موضوع ۷درصد، ۱۳ درصد و ۷درصد دروس را تشکیل میدهند.
حال اگر به صورت جزییتر به وجود موضوعات دینی مانند اشاره به خدا، دین، اصول و مسایل مشخص دینی (نماز، حجاب، روزه...)، شخصیتهای دینی و یا آیات قرآن در درون متون کتابهای گوناگون بپردازیم، حضور دین باز هم پر رنگتر میشود.
نتایج پژوهش سعید پیوندی بر کتابهای درسی دوره ابتدایی نشان میدهند فقط در ۳۲ درصد از درسهای بررسی شده، اثری از مذهب نیست و بهطور متوسط در بیش از دو سوم مطالب درسی، بهشکلی از موضوعات، متون و یا شخصیتهای دینی سخن به میان میآید.
همچنین این پژوهش نشان میدهد این نسبت در کتابهای درسی گوناگون یکسان نیست. در کتاب فارسی ۵۳ درصد و در کتاب مطالعات اجتماعی ۶۱ درصد دروس به نوعی به موضوعات، شخصیتها و یا متون دینی اشاره دارند.
در ۴۸۳ واحد درسی موجود در کتابهای بررسی شده، در مجموع ۵۹۱ موضوع دینی وجود دارد، گاه به سبب حضور همزمان دو تم در یک درس؛ برای مثال، در درسی در کتاب فارسی که به زندگینامه یک شخصیت دینی اختصاص دارد، میتوان دو موضوع دینی و اخلاقی و یا دینی و تاریخ را یکجا مشاهده کرد.
پرسش اینجا است که ارایه این حجم از آموزههای دینی و جا دادن شخصیتهای مذهبی در کتابهای درسی چه گونه به تقویت و ترویج جنسیتزدگی در نظام آموزشی منجر میشود؟ موضوعی که در ادامه مطلب برای یافتن پاسخی مناسب تلاش کردهایم.
پیام آموزههای دینی در کتابهای درسی چیست؟
سیاست اسلامیکردن مدارس ایران از سال ۱۳۵۸ به اینسو سبب شکلگیری نظام آموزشی نامتعارفی در مقایسه با سایر کشورها شده است که در آن آموزههای دین شیعه و تبلیغ و ترویج دین حکومتی جای مهمی را به خود اختصاص میدهد.
در سالهای اخیر، اسلامیتر کردن نظام آموزشی، فرستادن روحانیون و طلبههای حوزه علمیه به مدارس، بهوجود آوردن شبکه مدارس مسجدمحور یا برپایی مدارس قرآنی به موضوع تکراری تبدیل شدهاند. سالی نیست که رسانهها خبر از طرح جدیدی در رابطه با این یا آن جنبه آموزش دینی که قرار است در مدارس اجرا شوند، به میان نکشند. اما چرا در ایران حکومت بهگونهای پیوسته و تکراری از لزوم اسلامیتر کردن مدارس سخن میگوید؟ مگر از سال ۱۳۵۸ همه برنامههای درسی را برای اسلامی کردن محتوا و زدودن آثار فرهنگ «طاغوتی» و «غربزده» زیرورو نکردهاند؟ چند بار از آن زمان این حرفها و طرحهای مکتبی تکرار و کتابهای درسی بازنویسی شدهاند؟
سعید پیوندی در پاسخ به این پرسش و با تکیه بر دادههای پژوهش یاده شده آورده است :«پیام کتابهای درسی این است که جدایی و تضادی میان دانش دینی و حوزههای علوم تجربی و یا دانش غیردینی مدرن وجود ندارد. به سخن دیگر، آموزههای دینی زمان و مکان ندارند و برای هر زمانهای اعتبار خود را حفظ میکنند.»
این جامعهشناس در تحلیل خود از این میزان دخالت آموزههای دینی و مذهبی در جای جای محتوای درسی تاکید کرده است: «همزمان نظام آموزشی از طریق این پیوند میکوشد دانش دینی را علمی و اثباتپذیر نشان دهد که گویا با برهانهای علمی هم سازگار است. هدف دیگر کتابهای درسی این است که دین را فقط به امور معنوی و اخلاقی تقلیل ندهد و به نوعی دخالت دین در سیاست، جامعه و اسلام سیاسی را هم توجیه کند.»
برای تعادلبخشی به آموزش چه میتوان کرد؟
ضمیمه به عنوان نخستین کمپین رفع تبعیض جنسیتی از کتابهای درسی، از مدتها قبل تلاش برای برجستهتر نقاط منجر به تولید و بازتولید تبعیض جنسیتی در نظام آموزشی جمهوری اسلامی را آغاز کرده است. در یک سال اخیر، دورههای آموزشی برای معلمان برگزار کرده است که در پی آن، کتاب آموزش برابری جنسیتی در کلاس درس؛ کتاب راهنما برای معلمان نیز توسط سعید پیوندی، مدرس این دورهها تالیف و تدوین شد.
پیوندی در این کتاب ضمن بررسی نقاط آسیبزای کتابهای درسی دوره ابتدایی، به نقش معلمان و والدین برای کاهش بازتولید جنسیتزدگی پرداخته است.
به عبارت دیگر، او بر پایه دادههای پژوهش انجام شده بر کتابهای درسی دوره ابتدایی، نتیجه گرفته است: «در کتابهای درسی نوعی بریدگی و انقطاع مادی، اجتماعی و نمادین میان زنان و مردان وجود دارد. تفکیک جنسیتی در نقشها و در فضاهای عمومی، حضور محدود زنان در جامعه، برجسته کردن نقشهای خانگی زن، طبیعی جلوه دادن سلطه نظم مردانه و یا تقسیم کار سنتی میان زنان و مردان بر اساس جنسیت در جامعه و خانواده، عناصر تشکیل دهنده نظام ارزشی هستند که کتابهای درسی از سوی حکومت اسلامی به نسل جوان منتقل میکنند.»
پیوندی در ادامه تحلیل خود از وضعیت کتابهای درسی دوره ابتدایی تاکید کرده است: «تصویری که کتابهای درسی از زن ارایه میدهند، نه چهره زن سنتی قرنهای پیش است و نه شهروند مدرن، مستقل و برابر حقوق دنیای امروز. ما با نوعی فرهنگ سنتی بازسازی شده سروکار داریم که بر اساس آن، زنان با مردان برابر نیستند اما میتوانند به آموزش راه یابند، برخی از مشاغل را انجام دهند، رای دهند، بهطور محدود انتخاب شوند و با رعایت اصول دینی در عرصه عمومی حضوری شرطی داشته باشند. الگوی غالبی که در همه جای متون و تصاویر به چشم میخورد، زن مسلمان و اهل نماز، روزه، آداب و اصول دینی است و از مرد که نقش نانآور اصلی و سرپرست خانه را دارد، تمکین میکند.»
بر همین اساس است که مولف کتاب آموزش برابری جنسیتی در کلاس درس؛ کتاب راهنما برای معلمان در آن مینویسد: «فراتر از پدیده وجود نابرابریهای گسترده جنسیتی و یا تبعیض و شکاف میان دختران و پسران و یا زنان و مردان در مطالب درسی اما پذیرش بیپرده و توجیه این پدیده به نام امر قدسی و مذهب است. به همین خاطر هم بر خلاف بخش بزرگی از کشورهای دنیا، موضوع مبارزه برای برابری جنسیتی در نظام آموزشی ایران برای دولت و نهادهای رسمی مطرح نیست و سیاست خاصی هم در این زمینه وجود ندارد.»
به این ترتیب، نویسنده تاکید میکند: «هدف اول کتاب، مشارکت فعال در بحث نابرابریها و تبعیضهای آموزشی در حوزه جنسیتی و کمک به شناخت بهتر گستردگی سویههای گوناگون این پدیده در نظام آموزشی ایران است.»
اهداف بیان شده در کتاب، کمک به گسترش تلاشهای مدنی مربوط به برابری جنسیتی در نظام آموزشی در داخل و بیرون از مدرسه، در خانواده، در سطح جامعه، سازمانهای مدنی و صنفی و نیز در رسانههای جمعی است.
با این توصیف، پیوندی همه افراد جامعه، از معلمان تا دانشآموزان و دانشجویان، مادران، پدران و دیگر شهروندان را به مشارکت میطلبد تا به عنوان یک کنشگر و بازیگر آگاه برابری جنسیتی در جامعه جنسیتزده ایران تبدیل و در این راه پیشقدم شوند.
از آنجا که نقد مسایل دینی و ایدئولوژیک در ایران با برخورد سلبی و قهری حکومت و دستگاههای قضایی و انتظامی آن پاسخ داده میشود، به نظر میرسد بهترین راهکار برای کاهش آسیبهای دخالت اغراقآمیز دین در امور آموزشی، بهکارگیری مدلهای تفکر انتقاد و پرسشگرانه با ارایه منابع جدید و ایجاد فضایی برای طرح پرسشهای آزادانه در محیطهای دوستانهتر غیر آموزشی باشد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر