close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

بنیادگرایی اسلامی و مسئلۀ هویت

۱۶ تیر ۱۳۹۳
اندیشه
خواندن در ۸ دقیقه
بنیادگرایی اسلامی و مسئلۀ هویت

امواج پیاپی بنیادگرایی در دهه‌های اخیر، جهان اسلام را از شمال غربی آفریقا تا جنوب شرقی آسیا درنوردیده است. تقریبا هیچ کشور اسلامی‌ای را نمی‌توان یافت که از سونامی این پدیده به دور مانده باشد. پس‌لرزه‌های بنیادگرایی اسلامی حتی کشورهای غربی را نیز تکان داد و آثار خود را نه تنها بر اقلیت مسلمان آن کشورها که بر روند کلی سیاست هایشان نیز گذاشت. این پدیده منجر به بروز جنگ های بزرگی در دهۀ نخست هزارۀ سوم گشته و تحولات اجتماعی و سیاسی فراوانی ایجاد کرده که همچنان در حال بروز و تطور هستند. این پدیده از کجا نشأت گرفته و ریشه‌های آن چیست؟ چرا پتانسیل بنیادگرایی تا به این اندازه بالا است؟ تحولات اجتماعی و سیاسی قرن اخیر چه تاثیری در این امر داشته است؟ چه عناصری در هویت فردی و اجتماعی مسلمانان به موضوع بنیادگرایی پیوند خورده است؟ و چه برون‌یافتی از این چالش می‌توان فراروی نهاد؟

بنیادگرایی به مثابه یک امر مدرن

بنیادگرایی اسلامی و مسئلۀ هویت

بنیادگرایی به جریانی اجتماعی گفته می‌شود که خواهان بازگشت به بنیادها و ریشه‌های خویش است. گرایش به بازگشت به گذشته واکنشی مدرن نسبت به سنت بود. تعارض سنت و مدرنیته به دو واکنش متفاوت در جوامع اسلامی انجامید: بنیادگرایی و تجددگرایی. هر دو گروه در برابر سنت‌گرایان قرار داشتند و سنت تاریخی جوامع اسلامی را سبب عقب‌ماندگی آنها می‌شمردند. اشتراک هر دو گروه در مخالفت با سنت به عنوان عامل بیماری به معنای اشتراک آنها در تجویز درمان نبود. تجددگرایان خواهان الغای سنت و جایگزینی آن با ساختار زندگی مدرن بودند اما بنیادگرایان رو به گذشته داشتند و خواهان احیای مجدد بنیادها و ریشه‌های اصیلی بودند که در تطور تاریخی سنت تحلیل رفته و یا انحرافاتی در آنها پدید آمده بود. مدرن بودن بنیادگرایی تنها به جنبۀ سلبی (واکنش انفعالی به تعارض سنت و مدرنیته) محصور نمی‌شود؛ بلکه اثرپذیری مستقیم بنیادگرایی از ساختارهای دنیای مدرن نیز کاملا مشهود است. بنیادگرایان اسلامی غالبا شعارهایی را هدف جریان اجتماعی خود قرار داده‌اند که مفاهیمی کاملا مدرن به شمار می‌روند. آنان از آزادی انسان  (Liberation)، عدالت اجتماعی  (Social Justice)، استکبارستیزی (Anti-imperialism) و غیره یاد می‌کنند. هیچ یک از این مفاهیم در متون دینی اسلامی به کار نرفته و مفاهیمی آشنا در علوم رسمی اسلامی یعنی فقه، کلام، فلسفه و تفسیر قرآن نیستند. بنیادگرایان تلاش کرده‌اند که بیانی دینی از این مفاهیم ارائه کرده و به آنها پوششی اسلامی دهند تا در چارچوب شعار بازگشت به گذشته بگنجند. از این رو گاه مفاهیم دینی خاصی مانند استکبار را از بافت معنایی خود جدا کرده و معادل امپریالیسم به کار بردند یا از آیات و روایات، تفسیری غیر تاریخی و متناسب با مفاهیم وام گرفته از دنیای مدرن ارائه کرده‌اند. اثرپذیری از دنیای مدرن به معنای نگاه مثبت آنها به مدرنیته نیست. آنان مدرنیته را جاهلیت عصر جدید می‌شمرند و خواهان تکرار تجربۀ انتقال از جاهلیت به اسلام در عصر نخست اسلامی هستند.  به عبارت دیگر، مدرن بودن این پدیده از لحاظ زمینه‌های شکل‌گیری و سرچشمه های آن را نباید با مدرنیته‌خواهی آنان خلط کرد. این پدیده را باید در ساختار دنیای مدرن فهمید و هر گونه تلاش برای فهم یا نقد آن درون ساختار سنت یا حتی متون اولیۀ دینی گمراه‌کننده است.

تمایل به بازگشت به ریشه‌ها و بنیادها به مسلمانان و حتی ادیان اختصاص ندارد. این پدیده را می‌توان در جریان‌های اجتماعی غیر دینی نیز یافت. بنیادگرایی در بین کمونیست ها، بودایی ها، یهودیان، مسیحیان و بسیاری دیگر از جریان‌ها و ادیان جهان دیده می‌شود. بنیادگرایی الزاما سیاسی نیست و همواره با خشونت همراه نیست. بسیاری از انواع بنیادگرایی در عرصۀ سیاست غیر فعالند و به استفاده از خشونت برای دستیابی به قدرت تمایل ندارند. این بنیادگرایی در بین مسلمانان نیز یافت می‌شود. برای مثال، گونه‌هایی از سلفی‌گری سنی، و به طور مشخص جریان ناصرالدین البانی، غیر سیاسی هستند و درگیر شدن با سیاست را خلاف باورهای ناب و طهارت اخلاقی بنیادهای دینی‌شان می‌شمرند. بنیادگرایی در بین مسلمانان به جهان سنی نیز اختصاص ندارد و نمونه‌های شیعی آن نیز یافت می‌شود، هر چند تلقی آنها از خاستگاه تاریخی دینشان متفاوت است. سنیان بنیادگرا خواهان بازگشت به دورۀ سلف صالح (سه نسل: صحابه، تابعان و اتباع تابعان) هستند اما شیعیان دورۀ امامت را مبدأ دین خود می‌شمرند. اندیشۀ ولایت‌فقیه در سیاق جریانی بنیادگرایانه رخ داد که خواهان فعال کردن همۀ اختیارات و صلاحیت های امام معصوم برای فقیه بود. این امر به معنای بازگشت به دورۀ حضور امام و الغای سنت طولانی فقهی شیعی بود که بر مبنای آن بخش عمده ای از آن اختیارات و صلاحیت ها، از جمله اجرای حدود و اعلام جهاد،  در دورۀ غیبت امام به کلی سلب شده بود.

ساختار بنیادگرایی اسلامی

 بنیادگرایی اسلامی ساختاری چندبُعدی و پویا (Dynamic) دارد که فهم آن در قالب یک شبکۀ چند سویه و در روند زمانیِ تطوری قابل فهم است. ابعاد مختلف این شبکه هر یک به گوشه‌ای از وضعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع مسلمان و دنیای کنونی ما مربوط می‌شود. این بدان معنا است که براساس دید افراد، الگوهای مختلفی از این شبکه را می توان ترسیم کرد. نگاه به این شبکه از منظر موضوع هویت، ما را به سه رکن اساسی زیر رهنمون می‌سازد: جهانی‌سازی، بحران هویت و آرمانشهرباوری. نگرش جهان‌شمولِ بنیادگرایی اسلامی از جذابیت های مهم آن است. تصور ایجاد وحدت و ساخت واحدهای انسانی بزرگ و نیرومند بر اساس اشتراک در عقیده به گسترش این جریان بسیار یاری رسانده است. به کارگیری مفهوم "امت" در برابر "ملت" به روشنی رویکرد جهان‌شمولِ بنیادگرایی اسلامی را نشان می‌دهد. بنیادگرایان همۀ دنیای اسلام را یک کل واحد شمرده و پیام خود را ناظر به این کل واحد می‌دانند. این نگرش از یک سو از رویکرد انحصارطلبانه آنان نشأت می‌گیرد و از سوی دیگر تمایلات سلطه‌طلبانۀ رهبران آن را نشان می‌دهد. القاب و عناوین رسمی رهبران بنیادگرایان نیز گویای دو عامل پیش‌گفته است. این ویژگی در اثر پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و ساده‌تر شدن روابط بین ملت ها آشکارتر شده است. از سوی دیگر، نگرش جهان‌شمول بنیادگرایان حاصل سنت‌ستیزی آنان نیز هست زیرا دین سنتی رویکرد محلی و منطقه‌ای دارد و هویت فرهنگی مردم سرزمین‌های مختلف اسلامی را به خود گرفته است. به همین دلیل، اسلام سنتی واحد نیست و گونه‌های متنوعی از آن از شمال آفریقا تا جنوب شرقی آسیا به چشم می‌خورد. هر یک از این اسلام‌ها در طول تاریخ در منطقۀ خود بومی شده و خصوصیت‌های فرهنگ آن منطقه را یافته‌اند. رویکرد بنیادگرایانه به الغای این خصوصیتها و ایجاد هویت جهان‌شمول نظر دارد.

بنیادگرایی با دعوت به اجرای سرسختانۀ دین، نوید تحقق بهشت مورد نظر اسلام در هر دو جهان را به انسان هایی می‌دهد که از فشار سنگین نظام‌های سیاسی و اقتصادی ناعادلانۀ کشورهایشان به ستوه آمده اند. توده‌های محروم و ستمدیده غالبا زمین حاصلخیزی برای آرمانشهرباوری هستند. بنیادگرایان با ساده کردن ساختار پیچیدۀ دین به مفاهیم آن تجسمی عینی داده و آن را به کالایی قابل عرضه در بازار سیاست و اقتصاد و جامعه تبدیل می‌کنند. راه حل آنان برای مشکلات اجتماعی انسان های متدین بسیار آسان، در دسترس و بالطبع جذاب است. ایمان بیاورید، عمل کنید، نظام اسلامی دلخواه را بسازید و آن گاه از نعمت های آن بهره‌مند شوید و از همۀ مشکلات نظام های سیاسی و اقتصادی پیچیدۀ دنیای مدرن برهید. مهم تر آن که حال می‌توانید دنیا و دین خود یا دنیا و آخرت خود را با هم داشته باشید. این طرح ساده و جامع حتی برای غیر متدینان نیز جذاب بوده؛ چنان که می‌بینیم بسیاری از بنیادگرایان از پیشینۀ غیر دینی و حتی در کشورهای غربی از پیشینه ای غیر اسلامی به بنیادگرایی گرویده‌اند. به راستی غیر از جذابیت فریبندۀ این طرح چه چیزی می‌تواند سبب گرایش غیر مسلمانان غربی به نسخه‌های سلفی اسلام باشد؟

بحران هویت از جهت دیگری هم به پیشرفت بنیادگرایی یاری رسانده است.  بنیادگرایان - در همۀ نسخه‌ها و به رغم تعارضهای موجود میان آنها - خود را فرقۀ ناجیه، گروه برتر و جماعت برگزیده می‌شمارند. آنان تنها گروهی هستند که اسلام ناب را در دست و یگانه نسخۀ درمان مشکلات بشریت را در اختیار دارند. این احساس به طور خاص در فضاهای متاثر از مشکلات هویتی، کالای بسیار مطلوبی به شمار می‌رود. اعضای یک گروه بنیادگرا پیوندی عمیق با یکدیگر دارند که برخاسته از هویتی ایدئولوژیک و عقیدتی است. آنان خود را در تماس مستقیم با خدا و جزئی از برنامۀ از پیش تعیین شدۀ او برای تحقق جامعۀ توحیدی می‌دانند. این احساس پیوند، از سوی دیگر، به گسست آنها از محیط پیرامونشان می‌انجامد. از این رو، آنان به شدت غرب‌ستیز بوده و روابطی ستیزه‌جویانه با دیگر هویت های رقیب خود – هر چند اسلامی – دارند. از این ویژگی دوگانه در منطق بنیادگرایی با عنوان ولایت و برائت یاد می‌کنند. تفاوت پوشش، عادات و حتی شیوۀ سخن گفتنِ بنیادگرایان نیز امری هویتی است.  شناخت بنیادگرایی از این منظر، امکان راه‌حل‌های ساده را منتفی ساخته و بر ضرورت برخورد با آن در قالب یک تطور مهم تاریخی تأکید می کند. تجارب انباشتۀ ملت های مسلمان در کنار تحولات مربوط به عوامل پیدایش این پدیده، مدت استمرار و تاریخ افول آن را رقم می‌زند. این روند از تحولات کلی جهان کنونی جدا نیست و میزان موفقیت اصلاح‌طلبان دینی در تولید و ترویج نسخه‌های غیر بنیادگرایانه از اسلام به تسریع آن کمک خواهد کرد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فرهنگ

رقص سنتی لری زن و مرد زیر باران در روستایی در کهگیلویه...

۱۶ تیر ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه
رقص سنتی لری زن و مرد زیر باران در روستایی در کهگیلویه و بویراحمد