close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

روایت پدر و مادرها از کودکان سرطانی

۳۰ بهمن ۱۳۹۲
شیما شهرابی
خواندن در ۵ دقیقه
روایت پدر و مادرها از کودکان سرطانی

آن­قدر همه چیز را با جزئیات تعریف می­کند، که انگار دارم فیلم زندگی­اش را می­بینم. انگار من هم در آن غروب غم­انگیز جمعه کنارش بوده­ام . از خانه تا بیمارستان، از آزمایشگاه تا مطب دکتر.

حالا مریم یک داوطلب است. می­گوید: « نذر کرده بودم اگر امیرعلی خوب شود، داوطلبانه برای بچه­های دیگر کارکنم.» خاله مریم را خیلی از بچه­های «محک» می­شناسند. او به آن­ها نقاشی یاد می­دهد و برایشان قصه می­گوید. قصه­ی امیرعلی را که به جنگ سلول­های زشت و بدریخت سرطان رفته و پیروز از میدان جنگ برگشته، خیلی از بچه­ها از زبان خاله مریم شنیده­اند و خودشان را برای مبارزه آماده کرده‌اند.

می­گوید: «یک روز دیدم از لثه­های امیر علی خون می­­آید. اول او را به دندان­پزشکی بردم. اما مشکل از لثه یا دندان­هایش نبود. روز بعد تب کرد، بی اشتها شد و یکباره از دماغش خون آمد. خیلی ترسیدم. روز جمعه بود. دکتر خودش نبود و با همسرم او را به بیمارستان مفید رساندیم.» اینجا مکث می­کند. چند ثانیه بلند بلند نفس می­کشد. «شاید باورتان نشود اما هنوز هم عصرهای جمعه، استرس، مثل خوره می­افتد به جانم. وقتی دکتر امیرعلی را معاینه کرد . کلی آزمایش نوشت. همان­روز امیرعلی بستری شد و آزمایش­ها انجام شد. شنبه بود که دکتر آمد و گفت: سلولهای دفاعی بدن امیرعلی رشد غیر طبیعی پیدا کرده­اند. من گفتم: درمانش چیست؟ دکتر سرش را پایین انداخت و خیلی آرام گفت: شیمی­درمانی.»

اسم شیمی­درمانی خیلی­ها را می­ترساند. مریم هم آن­قدر می­ترسد که از حال می­رود. « سه روزتمام شب و روز گریه می­کردم. برای انجام کارهای درمانی به بیمارستان محک معرفی شدیم. وقتی مددکارآن­جا با من صحبت کرد و عکس بچه­های بهبویافته را نشانم داد. حالم بهتر شد. فهمیدم؛ هرچه از محبت مادری در چنته دارم، باید رو کنم تا امیر علی خوشحال باشد و روحیه­اش را از دست ندهد.»

مراحل شیمی­درمانی امیرعلی، سخت­ترین دوران زندگی مریم و همسرش بوده است. «وقتی موها و ابروهای امیرعلی ریخت اصلا فکر نمی­­کردم دوباره یک­روز موهایش درآید. بچه­ آنقدر وزن کم کرده بود که به نظرم ناآشنا می­آمد. گاهی آن­قدر فشارها زیاد بود که کفر می­گفتم. احساس می­کردم هر چه بیشتر دعا می­کنم. حال امیرعلی بدتر می­شود.»

خانم دکتر محمدی دانشجوی متخصص خون و آنکولوژی درباره­ی دوره­ی شیمی­درمانی به «ایران وایر» می­گوید:«این احساس میان همه­ی اطرافیان بیماران سرطانی مشترک است. دوره شیمی­درمانی عوارضی مثل تهوع و استفراغ شدید و کم اشتهایی به دنبال دارد و اکثر خانواده­ها گمان می­کنند که حال مریض­شان وخیم­تر شده. در حالی­که داروهای شیمی­درمانی، مبارزه­ی خود را با سلول­های سرطانی آغاز کرده­اند.» حالا آن روزها گذشته و موهای امیرعلی پرپشت­تر از قبل در آمده است. او هنوز هم به محک می­رود. مریم می­گوید: «امیرعلی چند ماه یک­بار باید آزمایش بدهد و وضعیت بدنی­اش کنترل شود. خوشبختانه نه محک ما را رها کرده­ و نه ما محک را. من واقعا از بچه­های محک انرژی می­گیرم. خیلی از مادرها را­ می­بینم که حال و روز آن روزهای خودم را دارند. می­روم جلو و با آن­ها درباره­ی امیرعلی حرف می­زنم. چون می­دانم، هیچ چیز مثل صحبت کردن درباره­ی یک کودک بهبود یافته، قلب آن مادر را آرام نمی­کند.» 

روزگار تلخ یک پزشک

لوکمی یکی از شایع­ترین سرطان­های کودکان است. دکتر محمدی با اشاره به این موضوع می­گوید: «در این سرطان، لفوسیت­ها که از سلول­های دفاعی بدن هستند، رشد و تمایز غیر طبیعی پیدا می­کنند. تب، کم خونی، خون‌ریزی از لثه و بینی، خون‌ریزی‌های زیر جلدی،  درد و گاهی تورم مفاصل، بزرگی کبد، طحال وغدد لنفاوی از علائم شایع است.» البته او تاکید می­کند که موارد ذکر شده علائم عمومی بیماری است و برای تشخیص بیماری مراجعه به پزشک متخصص الزامی است.

دکتر محمدی معتقد است یکی از سخت­ترین لحظات طبابت دادن خبر سرطان بچه­ها به پدر و مادرهاست اما دکتر مجتبی شعبانی تلخ­تر از این را هم تجربه کرده است. او برای خیلی از بچه­های رباط­کریم آزمایشاتی برای تشخیص سرطان نوشته اما هرگز فکرش راهم نمی­کرده که یک روز آن آزمایش­ها را برای دختر یک­ساله­اش، «پرنیان» بنویسد.

او به «ایران وایر» می­گوید: «نفس تنگی و سرفه­های مزمن پرنیان در یک­سالگی باعث شد به این بیماری شک کنم. آزمایش­ها و بررسی­های لازم را انجام دادم ومتاسفانه نتیجه­اش، نتیجه­ی دلخواه من نبود. همیشه اسم سرطان «نوروبلاستوم» را در کتاب‌های درسی خوانده­بودم، اما هیچ­وقت فکر نمی­کردم یک روز سرو کله‌اش در زندگی خودم پیدا شود.»

نورو بلاستوم از شایع­ترین انواع سرطان کودک در یک سال اول تولد است. منشاء این سرطان سلول‌های عصبی بوده و از تومورهای شایع توپور است. دکتر می­گوید: « توده شکمی (که باعث بزرگی شکم می‌شود)، توده در قفسه سینه (که باعث تنگی نفس و سرفه مزمن می‌شود)،توده مغزی، توده در لگن، توده در ستون فقرات (که باعث اختلال حرکتی می‌شود) از علائم شایع این بیماری است. سایر علائم این نوع سرطان، به محل اولیه شروع بیماری بستگی دارد.»

آیا تفاوتی میان سرطان کودکان و بزرگسالان وجود دارد؟  دکتر شعبانی جواب این سوال را می‌داند. او این­روزها ساعت‌های متمادی را به خواندن مقالات پزشکی روز دنیا سپری می‌کند. « به طور کلی دو عامل بسیار مهم عوامل محیطی و فاکتورهای ژنتیکی در بروز سرطان نقش دارند؛ در طب بالغان، فاکتورها و عوامل محیطی نقش بسیار مهم و بارزتری در ایجاد سرطان ها دارند اما از نظر طب کودکان، علاوه بر عوامل محیطی در ایجاد سرطان‌ها زمینه ژنتیکی کودک نیز نقش مهمی دارد. در طب اطفال سرطان را به دو شاخه تقسیم می‌کنند. یکی سرطان‌هایی که در خون به وجود می‌آیند و از این طریق به همه جای بدن منتشر می‌شوند. هر چه سرطان خون زودتر تشخیص داده شود عوارض اش حین درمان و پس از آن کمتر خواهد شد. دوم سرطان‌هایی هستند که از ارگان خاصی مانند عضلات، استخوان، چشم، مغز، کلیه، دستگاه گوارش و... منشا می‌گیرند. این سرطان‌ها یک عضو را درگیر می‌کنند. در این حالت سرطان در ابتدا خودش را با برخی علایم بالینی خاص نشان می‌دهد. به عبارتی کودک دچار عوارضی می‌شود که خانواده‌ها باید نسبت به آنها بسیار حساس باشند. اولین عوارض معمولا عبارتند از: سردرد، تهوع و استفراغ، اختلال بینایی، عدم تعادل که تومورهای مغزی و... نامیده می‌شوند.» 

او امیدوار است که پرنیان به زودی معالجه شود و می­گوید: «شایع ترین بدخیمی در طب اطفال لوسمی یا سرطان خون است که خوشبختانه نزدیک به 80 درصد این بیماری قابل درمان است. البته مشروط بر اینکه علایم بالینی، تشخیص به موقع، درمان بجا و به موقع و بسیاری از عوامل موثر در درمان مانند کنترل پرستاری، وجود دارو و... همه با هم مهیا باشند.» پرنیان این­روزها در مرحله شیمی­درمانی و رادیوتراپی است و همین موضوع باعث شده، پدرش که پزشک عمومی است، به فکر تحصیل در رشته «آنکولوژی» و یا «رادیو تراپی» بیفتد. او می­گوید: «اردیبهشت امتحان تخصص می­دهم. قبلا دوست داشتم روان­پزشکی یا بیهوشی بخوانم اما الان هیچ­چیزی برایم مهم­تر از درمان سرطان نیست.» 

ثبت نظر

جامعه مدنی

واکنش‌ها به ویدیوی گوگوش در حمایت از هم‌جنس‌گرایی

۳۰ بهمن ۱۳۹۲
الهام ملک‌پور
خواندن در ۸ دقیقه
واکنش‌ها به ویدیوی گوگوش در حمایت از هم‌جنس‌گرایی