close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

ایرانیان و خطر اخراج از سوئد

۳۰ فروردین ۱۳۹۳
نعیمه دوستدار
خواندن در ۸ دقیقه
ایرانیان و خطر اخراج از سوئد
ایرانیان و خطر اخراج از سوئد

معترضان به اخراج پناه‌جوی کرد ایرانی از خاک در سالن فرودگاه از مسافران هواپیما خواستند با خودداری از بستن کمربندهای ایمنی خود در هواپیما، مانع از خروج اجباری او از خاک این کشور شوند.

در اقدامی بی‌سابقه، مسافران این هواپیما در هم‌بستگی با «قادر میری» که همسر و فرزندش ساکن سوئد هستند، از پیامدهای احتمالی برگشت این عضو حزب دموکرات کردستان به ایران جلوگیری کردند. سرانجام، خلبان قادر را به عنوان مسافر قبول نکرد و او را از هواپیما پیاده کردند.

قادر میری  قرار بود از «اوسترشوند» ابتدا به مسکو و سپس به تهران فرستاده شود. «مالین بیورک»، عضو حزب چپ سوئد که برای پارلمان اروپا هم نامزد شده، مسافر این پرواز بود. او نخستین کسی بود که از جا بلند شد و کمربند ایمنی خود را باز کرد. مسافران دیگر هم با دیدن او، همین کار را کردند.

قادر میری که می‌گوید عضو حزب دموکرات کردستان بوده، پنج سال در این کشور زندگی کرده و همسرش اجازه اقامت در سوئد را دارد. اما او برای دریافت اجازه اقامت باید حتما از سفارت سوئد در تهران تقاضا کند؛ کاری که این پناه‌جوی ایرانی می‌گوید به قیمت جانش تمام خواهد شد. حالا اداره مهاجرت سوئد اعلام کرده که پرونده او را دوباره بررسی می‌کند.

قادر اما تنها پناه‌جوی ایرانی نیست که در سال‌های اخیر از سوئد اخراج شده است. سال گذشته نیز خبر اخراج یک نوکیش مسیحی از این کشور منتشر شد. سیاست‌‌های جدید پناهندگی سوئد برای اخراج سریع پناه‌جویانی که پاسخ رد دریافت کرده‌اند، سبب شده تعداد بیش‌تری از این افراد اخراج شوند.

اداره مهاجرت سوئد تخمین زده که تعداد اخراج‌های اجباری پناه‌جویان در مقایسه با سال‌های گذشته، تا ۳۰‌درصد افزایش پیدا کند. تنها در سال ۲۰۱۳ بیش‌ترین میزان اخراج، از کشور سوئد به ثبت رسیده است.

بر اساس آمار سازمان ملل، سوئد در بین ۴۴ کشور صنعتی جهان، چهارمین کشور از نظر پذیرفتن پناه‌جویان است. این کشور یکی از بهترین سیستم‌های رفاهی جهان را دارد. با این‌حال، منتقدان سیستم پذیرش پناهندگی نگرانند که این سیاست‌ها به سیستم رفاه سوئد لطمه وارد کند چون در سال‌های اخیر هزینه‌های ساخت مسکن و آموزش مهاجران افزایش داشته است.
وزیر مهاجرت سوئد به تازگی گفته که امسال دولت انتظار پذیرش ۵۹ تا ۶۷‌ هزار پناهنده جدید را دارد اما گفته‌های وی برای همه خوشایند نیست. به نظر می‌رسد حزب‌هایی مانند حزب دموکرات‌های سوئد که سیاست‌های ضد مهاجری دارند، محبوبیت بیش‌تری پیدا کرده‌اند. اما تنها دموکرات‌های سوئد نیستند که با روند کنونی پذیرش مهاجران مخالف هستند؛ بسیاری از رسانه‌ها و گروه‌های منتقد معتقدند که سوئد باید به جای پذیرش پناهنده، نیروی کار متخصص جذب کند.

اجرای پروژه‌»رِوا»(Reva) از سال ۲۰۱۰ در سراسر سوئد و بیش‌تر در شهرهای بزرگ، یکی از مشهورترین مسایل مربوط به اخراج پناه‌جویان بوده است. در این پروژه، پلیس با شیوه‌های گوناگون از جمله کنترل کارت‌های شناسایی خارجی‌تباران در خیابان‌ها و ایستگاه‌های اتوبوس و قطار، تعداد زیادی از پناه‌جویانی را که حکم اخراج گرفته بودند و مخفیانه زندگی می‌کردند، به زور از کشور اخراج کرد. البته این شیوه، انتقاد و اعتراض علیه پلیس و دولت را برانگیخت و سبب تغییر رفتار پلیس شد.

با این حال، شمار گزارش‌هایی که در آن پلیس مرزی سوئد برای اخراج پناه‌جویان از روش‌های غیر‌عادی و حتی غیر‌قانونی استفاده کرده، کم نیست. یکی از علت‌های این مسأله را زیر فشار بودن پلیس مرزی از سوی ادار‌ه‌های مختلف دولتی برای اخراج پناه‌جویان می‌دانند.

دولت مستقیماً از پلیس، اداره مهاجرت و اداره مبارزه با بزه‌کاری می‌خواهد که حکم‌های اخراج بیش‌تری را اجرا کنند. هرچند اجرای این سیاست‌ها برای دولت سوئد بار مالی زیادی دارد.

راهی برای ماندن

در سال ۲۰۱۳ میلادی، هزار و ۴۰۸ درخواست پناهندگی از سوی پناه‌جویان ایرانی به اداره مهاجرت سوئد رسید. ۳۹‌درصد این درخواست‌ها، یعنی ۵۴۶ مورد در مرحله اول پذیرفته شدند و به ۳۴‌درصد، یعنی ۴۷۷ مورد پاسخ منفی داده شد. ۲۹۶ درخواست پناهندگی ایرانیان هم مشمول «قرارداد دابلین» شد و آن‌ها به کشورهایی بازگردانده شدند که نخستین بار به آن وارد شده یا از آن تقاضای ویزا کرده بودند.

رسیدن به این نتایج به اندازه زمانی که برای خواندن این آمار صرف می‌شود، کوتاه نیست. زمان انتظار برای پناه‌جویان ایرانی برای دریافت نخستین پاسخ از اداره مهاجرت سوئد، حدود چهار ماه یا ۱۹۶ روز بوده است؛ زمانی که در آن تنها می‌توان انتظار کشید؛ انتظاری که به گفته پناه‌جویی که در کمپ «ینشوپینگ» (شهری در سوئد) زندگی می‌کند، آسان نیست و ممکن است به دلیل اولویت‌های دیگر اداره مهاجرت، بیش‌تر هم بشود.

برخی از پناه‌جویان ایرانی با سوابق سیاسی به سوئد می‌آیند؛ روزنامه‌نگار، فعال حقوق بشر و فعالان احزاب و گروه‌های سیاسی. برخی هم از اقلیت‌های مذهبی بهایی یا مسیحی هستند که در ایران زیر فشار بوده‌اند. گروه سوم نیز بیش‌تر همجنس‌گرایان هستند.

واقعیت این است که پرونده‌های پناه‌جویی واقعی که مدارک کافی برای اثبات در خطر بودن جان متقاضی در صورت بازگشت به ایران را دارند، اغلب نتیجه مثبت می‌گیرند. اما بسیاری از پناه‌جویان با این‌که مدارک و مستندات‌شان را حتی با کمک وکیل فراهم کرده‌اند، چند بار پاسخ منفی می‌گیرند و در نهایت به ایران بازگردانده می‌شوند.

«مسعود»، پناه‌جویی که در یکی از کمپ‌ها در انتظار پاسخ است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «پرونده من واقعی نیست. گفته‌ام که در تظاهرات بعد از انتخابات دستگیر شده‌ام اما این‌طور نبود، علت دستگیری من چیز دیگری بود. من کتک‌های بازداشتگاه را به عنوان مدرک ارایه کرده‌ام. فقط من هم نیستم. یک خانواده ایرانی هم در کمپ ما هستند که گفته‌اند مسیحی شده‌اند اما خانم خانواده هنوز نماز می‌خواند. ما چاره‌ای نداشتیم جز این‌ که دروغ بگوییم. سرمایه‌ای نداشتیم که این‌جا کار راه بیندازیم. خیلی‌ها مثل ما جواب گرفته‌اند. ما هم امیدواریم بگیریم.»

چند دهه حضور

چهار نسل از ایرانیان در سوئد زندگی می‌کنند؛ نسل اول در ایران متولد شده‌ و در دهه 90 میلادی به سوئد مهاجرت کرده‌اند. نسل دوم، فرزندان آن‌ها هستند؛ کسانی که در سوئد متولد شده‌اند اما پدر یا مادرشان (یا هر دو) در ایران به دنیا آمده‌اند. تازه‌ترین نسل ایرانیان سوئد، آن‌هایی هستند که در ایران به دنیا آمده‌اند اما در سال‌های اخیر از راه تحصیل یا پناهندگی به سوئد آمده‌اند.

بانک اطلاعاتی اداره مهاجرت سوئد می‌گوید که امروز بیش از ۱۱۰‌هزار ایرانی در سوئد زندگی می‌کنند. بر اساس آمار اداره مهاجرت سوئد، در سال ۱۹۷۶ میلادی، یعنی در حدود دو سه سال قبل از وقوع انقلاب در ایران، تنها هزار و ۴۱۲ ایرانی در سوئد زندگی می‌کردند که هدف بیش‌تر آن‌ها ادامه تحصیلات یا تجارت بود.

پس از انقلاب ایران، تعداد ایرانیان سوئد به وضوح افزایش پیدا کرد، هر چند هنوز این کشور تبدیل به مقصد آشنای ایرانیان مهاجر نشده بود.

سال ۱۹۸۴ میلادی، مقارن با سال ۱۳۶۳ خورشیدی، ناگهان تعداد ایرانیانی که به سوئد آمدند افزایش پیدا کرد. حدود یک‌هزار و ۷۴ ایرانی به دلیل مشکلات اجتماعی، سیاسی و جنگ به سوئد مهاجرت کردند و بیش‌تر آن‌ها پناهنده شدند.

 در سال ۱۹۸۸ میلادی حدود 6هزار و ۲۰۳ ایرانی به سوئد مهاجرت کردند و به این ترتیب، تعداد ایرانیان مهاجر به سوئد از سال ۱۹۸۵ میلادی تا سال ۱۹۹۰ از 7هزار و ۳۱۷ نفر، به ۳۲‌هزار و ۱۷۱ نفر رسید؛ یعنی در طول پنج سال، بیش از چهار برابر شد.

پس از پایان جنگ ایران و عراق، تعداد مهاجران ایرانی به سوئد کاهش پیدا کرد اما این کاهش از سال ۲۰۰۶ به بعد متوقف شد و تحولات سیاسی داخل ایران در سال‌ ۲۰۰۹، تعداد ایرانیان متقاضی اقامت در سوئد را بیش‌تر کرد چنانچه بیش از سه هزار ایرانی در سال ۲۰۱۰ به سوئد مهاجرت کردند.

اکنون اغلب ایرانیان در سه شهر بزرگ این کشور، یعنی استکهلم، یوته‌بوری و مالمو زندگی می‌کنند. بنا بر برخی آمار‌ها، تخمین زده می‌شود که تقریباً ۲۵‌درصد ایرانیان سوئد، یعنی حدود ۲۵‌هزار نفر در استکهلم و تقریباً ۱۵‌درصد، یعنی کمی بیش از ۱۵‌هزار نفر در دومین شهر بزرگ سوئد، یوته‌بوری یا‌‌ همان گوتنبرگ زندگی می‌کنند. باقی ایرانیان سوئد در اوپسالا، مالمو، لوند، لینشوپینگ، بوروس، وستروس و ... هستند. هر چند حتی در شهرهای بسیار کوچک و شمالی هم می‌توان ایرانیان سوئد را پیدا کرد.

همه ایرانیانی که به سوئد آمده‌اند، پناهنده نبوده‌اند. بسیاری برای تجارت و گروه بزرگ‌تری برای تحصیل به این کشور آمده‌اند و جمعیت قابل توجه ایرانیان سوئد، اکنون یک گروه اجتماعی شناخته شده و موفق در این کشور به حساب می‌آید.

با این‌که ایرانیان سوئد مانند بسیاری از ایرانیان مهاجر، تمایل زیادی به ارتباط‌ با هم ندارند، با این حال در شهرهای بزرگ که تعداد آن‌ها بیش‌تر است، انجمن‌ها و گروه‌های فعال ایرانیان وجود دارد. جشن‌ها و گردهمایی‌های ایرانیان سوئد از بزرگ‌ترین تجمع‌های ایرانیان اروپا است.

در حوزه سیاسی نیز حضور ایرانیان چشم‌گیر بوده است؛ شماری از آن‌ها نماینده مجلس سوئد شده‌اند، در کمون‌های سوئد، سیاستمداران ایرانی حضور داشته‌اند و در رهبری سازمان‌های جوانان چپ، سوسیال دموکرات و حزب مردم هم شرکت داشته‌اند.

هر ‌چند ایرانی‌ها از گروه‌هایی بوده‌اند که در آغاز برای ورود به بازار کار سوئد با دشواری‌هایی روبه‌رو شده‌اند اما افراد تحصیل‌ کرده که نمی‌خواستند به هر کاری تن بدهند، اغلب از طریق ادامه تحصیل در رشته‌های مناسب بازار کار سوئد، جایگاه اجتماعی خود را پیدا کرده‌اند. برخی آمار‌ها نشان می‌دهند که ایرانی‌ها تنها گروهی هستند که درصد حضورشان در دانشگاه از سوئدی‌ها بالا‌تر است. تعدادی از دانشجویان موفق به عنوان اعضای هیات علمی در سوئد مانده‌اند یا جذب شرکت‌های بزرگ شده‌اند.

با این حال، تحصیل و تجارت در سوئد دیگر راه‌حل مقرون به صرفه‌ای برای مهاجرت به سوئد نیست. دانشگاه‌های سوئد از سال ۲۰۱۰ شهریه دریافت می‌کنند و نرخ ارز، امکان تحصیل را برای دانشجویان ایرانی بسیار پایین آورده است.

تجارت در سوئد هم جز برای کسانی که سرمایه‌های بزرگ دارند ممکن نیست. به این ترتیب، به نظر می‌رسد بسیاری از ایرانیانی که قصد اقامت در سوئد را دارند، راه پناهندگی را انتخاب کنند؛ راهی که اگر به سرانجام نرسد، پایانی مانند بازگردانده شدن به ایران برای آن محتمل است.

ثبت نظر

تصویری

بس جان اَدر٬ هنرمندی که گم شد

۳۰ فروردین ۱۳۹۳
خواندن در ۱ دقیقه
بس جان اَدر٬ هنرمندی که گم شد