close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

روزگار سخت خانواده مردی که پس از اعدام زنده شد

۱۱ اسفند ۱۳۹۲
سحر بیاتی
خواندن در ۸ دقیقه
روزگار سخت خانواده مردی که پس از اعدام زنده شد

عصر یک روز پاییزی در یکی از خانه های اطراف بجنورد عزاداری مردی برپا بود که  تا مرگ چند قدمی فاصله داشت و هنوز نفس می کشید اما قرار بود با طلوع آفتاب روز بعد به جرم حمل مواد مخدر اعدام شود.

فردای روز اعدام که یکی از اقوام وی برای تحویل جسد به پزشکی قانونی مراجعه کرد با خبر عجیبی رو به رو شد. «مرد اعدامی زنده شده است.» صدای شیون و زاری تبدیل به سکوت شد سکوتی ناشی از ناباوری و شوک برای خانواده ای که آماده می شدند تا ساعاتی دیگر مراسم کفن و دفن وی را برگزار کنند.

یکی از کارگران سردخانه پزشکی قانونی در حال بیرون کشیدن اجساد و آماده کردن آنها برای تحویل به خانواده هایشان بود  که متوجه وجود بخار زیر نایلونی بود که جسد علیرضا در آن قرار داشت. علیرضا 34 ساله و متاهل 12 دقیقه بالای چوبه دار معلق مانده بود پزشک مستقر در محل اعدام با معاینه علیرضا مرگ او را تایید کرده بود و با صورتجلسه‌ای که به امضای او، قاضی اجرای احکام و مسئولان زندان رسید، جسد به پزشکی قانونی بجنورد منتقل شد تا صبح روز بعد به‌منظور تدفین به خانواده‌اش تحویل داده شود.

 اما علیرضا جان داشت و نفس می کشید.

خانواده علیرضا بلاخره پس از چند روز او را در بیمارستان ملاقات کردند در باره این ملاقات برادر علیرضا به روزنامه شرق گفت: «نمی توانستم جلو بروم وقتی ما را دید گریه کرد. البته اول بچه ها و همسرش به دیدارش رفتند، علیرضا آغوشش را باز کرد و بچه ها را بغل کرد و گریست. او فقط خدا را شکر می کرد. وقتی که ما بالای سرش رفتیم بعد از اینکه همدیگر را در آغوش گرفتیم و گریه کردیم چیزی نپرسیدم، می‌ترسیدم از او بپرسم چه شده است اما خودش گفت خیلی سخت بود، مرتب می گفت خدا را شکر. خیلی سخت گذشت.»

پزشکان خبر از بهبود وضعیت جسمی وی می دادند، اما گمانه زنی درباره اعدام دوباره او، این بار خبری بود که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد. محمد عرفان، قاضی دیوان عدالت اداری در گفت و گو با روزنامه جام جم اعلام کرد که حکم صادر شده از سوی دادگاه انقلاب، حکم مرگ بوده و اصالت رای مشخص است و در چنین مواردی حکم بار دیگر با بهبود مرد محکوم، اجرا خواهد شد.

عرفان گفته بود: «در آیین نامه اجرایی مجازات، مصوبه سال 1382 در این زمینه توضیح داده شده و در آن آماده بودن محکوم علیه برای اجرای حکم مورد تاکید قرار گرفته و درباره این فرد نیز یکی از عوامل، داشتن حیات و درک و شعور هنگام اجرای حکم است و این گونه نیست که یک محکوم مثلا در کما باشد و حکم او اجرا شود؛ بلکه در چنین مواردی با مداوا و بهبود محکوم و تائید سلامت وی از سوی پزشک معتمد پزشکی قانونی، حکم قابل اجرا می شود.»

عفو بین الملل می‌گوید که ایران از نظر تعداد اعدام، در خاورمیانه رتبه نخست و در دنیا پس از چین، با بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون جمعیت، مقام دوم را دارد.

احمد شهید، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در ایران، در گزارش سال 2013 خود نوشته بود که تعداد واقعی اعدام‌های سال ۲۰۱۲ ایران با احتساب حدود ۲۰۰ مورد که رسما اعلام نشده، احتمالا حداقل ۴۸۹ نفر بوده است.

ایران اما می گوید اکثر این اعدام ها به جرم حمل و قاچاق مواد مخدر صورت گرفته است اما به گزارش بی بی سی هادی قائمی، هماهنگ کننده کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران می گوید:«نکته در مورد مواد مخدر این است که چرا هیچ وقت کارتل‌ها یا کسانی که به طور کلان در پخش مواد مخدر هستند، ما نمی‌بینیم که در زمره اعدام شدگان باشند. ببینید چند سال است که چند نفر را در این زمینه اعدام کردند، اما هر سال استفاده و اعتیاد به مواد مخدر افزایش پیدا  می‌کند. پس اعدام نمی‌تواند جواب باشد.»

چندی بعد از زنده شدن مرد اعدامی، جلسه مسئولان عالی قضایی در حالی برگزار شد که رئیس قوه قضاییه در این جلسه از پیشنهاد عفو مرد اعدامی که پس از اجرای حکم اعدامش در بجنورد در سردخانه زنده شده بود خبر داد. به گزارش همشهری وی گفته بود: «نظر اینجانب بر پیشنهاد عفو فرد مذکور از مجازات اعدام با یک درجه تخفیف است.»

در نهایت با بخشش حکم اعدام علیرضا، حالا او به حبس ابد محکوم شده است. وی پس از گذراندن طول درمانش به زندان بازگشت، اما حالا همسر علیرضا می گوید او فراموشی گرفته است و اعصاب یکی از دست‌هایش آسیب دیده است.

همسر علیرضا درباره وضعیت وی به ایران وایر می گوید: «او فراموشی گرفته است، حتی گاهی به خاطر نمی آورد که باید غذایش را بخورد. داروهای بهداری را نمی‌خورد. یعنی فراموش می کند که باید داروهایش را بخورد. ما را درست نمی شناسد و باید هر بار خودمان را به او معرفی کنیم. انگار یک جوری شوکه است و حالش از روزهای اول بدتر شده.»

پس از مصاحبه گلی دژالون با روزنامه شرق یکی از خیرین مسئولیت تحصیل پسر علیرضا را برعهده گرفته است. پسری که برای تامین هزینه های زندگی ترک تحصیل کرده بود و به دنبال کار می گشت حالا به مدرسه باز می گردد.

دختران دوقلوی مرد اعدامی زنده شده حالا به گفته مادرشان دچار افت شدید تحصیلی شده‌اند. همسر مرد اعدامی در این باره می گوید:«فقط دلم می خواهد بچه ها درس بخوانند. من خودم ترک تحصیل کرده ام، همسرم تحصیلات درست و حسابی ندارد ما قربانی ترک تحصیل هستیم نمی خواهم بچه های ما هم قربانی باشند.»

همسر علیرضا این روزها آنقدر تحت فشار است که اتهام همسرش را هم رد می کند و می گوید که او قاچاق مواد مخدر نکرده است. هر چند منابع قضایی نزدیک به پرونده از جمله وکیل سابق علیرضا اتهام او را تایید می کند اما همسرش اصرار دارد که وضعیت نامناسب زندگی آنها خود سندی است بر این ادعا که همسرش کارگری ساده بوده است.

درباره اعدام همسرش نیز می گوید: «وقتی  که خبر دادند قراره اعدام بشه اصلا باورم نمی شد. قبلا فکر می کردم می خواهند او را بترسانند. وقتی خبر اعدام شدنش آمد از ساعت ها قبل همه سیاه پوشیدن و براش عزا داری گرفتند. فکرش را بکنید خیلی اتفاق عجیبی است ساعت ها یا چند روز قبل از فوت یکی از عزیزانت بدانی که او قرار است بمیرد و برایش سیاه بپوشی و عزاداری کنی وحشتناک بود.»

به گفته همسر علیرضا وقتی قرار بود او را اعدام کنند یکی از دخترهایش مدام گریه می کرد و کسی نمی‌توانست او را  آرام کند درباره زندگی با علیرضا می گوید: «شوهرم عاشق خانواده و بچه هاش بود. با وجودی که کارگر بود و درآمد زیادی نداشت اما زندگی برای ما بهشت بود و خیلی خوشبخت بودیم. بچه ها عاشق پدرشان بودند من هم عاشق علیرضا بودم.»

همسر مرد اعدامی زنده شده که حالا برای آزادی شوهرش تلاش می کند باید وثیقه ای 300 میلیونی بیابد تا بتواند برای او مرخصی استعلاجی بگیرد اما وضعیت نامناسب مالی چنین فرصتی را از او گرفته است. وی درباره وضعیت زندگی‌اش می‌گوید:« من زن آبروداری هستم. اما واقعا وضعیت مالی ما مناسب نیست با کمک یارانه ها و کمک هزینه ای از کمیته امداد امام خمینی زندگی را می گذرانم. تهیه وثیقه، هزینه وکیل برای من سنگین است. نمی توانم به دخترهایم کمک کنم که وضعیت تحصیلی‌شان بهتر شود. نگران تحصیل پسرم هستم. دلم می خواهد همسرم از زندان بیرون بیایید تا بتوانم به وضعیت جسمی و روحی اش خودم رسیدگی کنم. حق اش نیست که بیشتر زندان بماند.»

با اشاره به اینکه وضعیت مالی خانواده علیرضا هم مناسب نیست می گوید: «برادرهای شوهرم همه کارگر هستند. خانواده شوهرم در دماوند زندگی می کنند. مرا همه خانواده شوهرم دوست دارند می‌گویند شیرزنی تو که بچه هایت را به دندان گرفته‌ای ولی خب من چه توقعی می توانم از آنها داشته باشم وقتی می دانم اگر داشتند دریغ نمی کردند.»

خانواده خود وی نیز که در بجنورد زندگی می کنند به گفته وی زندگی کارگری دارند و وضع مالی مناسبی ندارند.

درباره برخورد مردم و اطرافیان نیز این زن حساسیت‌های زیادی دارد به گفته خودش از معاشرت چشم پوشی کرده و سعی می کند جایی زیاد دیده نشود تا در شهر و روستای کوچکشان از حرف مردم در امان باشد. در پاسخ به این سوال که برخورد هم کلاسی‌های دخترهایت با آن‌ها چطور است پوزخندی می زند و می گوید: «می شه چیزی نگن؟ می شه به روی خودشون نیارن؟ همه جا می گن خانواده اعدامی زنده شده. هر چند دخترهایم از مدرسه زده نشدند خیلی دخترهای خوبی هستند افت تحصیلی داشتند این اتفاق در روحیه بچه ها خیلی تاثیر داشته ضمن اینکه وضعیت مالی ما انقدر بد است که در یک خانه زندگی می کنیم بچه ها هیچ جایی برای درس خواندن ندارند.»

 شاید همین نگاه ها و نگرانی هاست  که او را وادار کرده حرف های ضد و نقیضی بزند از جمله اینکه شوهرش مرد درستکاری بوده و اصلا مواد مخدر را خودش از قاچاقچی ها گرفته تا به کلانتری بجنورد تحویل بدهد که جوانان روستا را آلوده نکنند، اما شواهد نشان می دهد علیرضا پیش از این هم سابقه کیفری داشته است و همین امر سبب شده تا به گفته وکیل سابق وی  دادگاه انقلاب در ابتدا با درخواست وی برای بخشش حکم اعدام مخالفت کند تا او یک بار طعم تلخ اعدام را بچشد همسر علیرضا که گاهی آن پوسته بی گناه دانستن شوهرش را می شکند در نهایت می گوید: «او به اندازه کافی تنبیه شده.، او نظر کرده است که یک بار زنده مانده عمرش به دنیا بوده خدا او را بخشیده امیدوارم مسئولین هم او را ببخشند.»

ثبت نظر

استان تهران

افشاگری علی جنتی درباره نقش وزارت اطلاعات دولت احمدی نژاد در تشکیل...

۱۱ اسفند ۱۳۹۲
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۲ دقیقه