close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

ماه عسل سپاه و دولت روحانی کی تمام می‌شود؟

۱۶ دی ۱۳۹۲
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۱۲ دقیقه
ماه عسل سپاه و دولت روحانی کی تمام می‌شود؟

در دهه اخیر همواره نسبت و یا رابطه سپاه پاسداران با دولت، یک شاخص مهم برای سنجش دامنه و عمق بحران‌های سیاسی در ایران بوده است. نامه مشهور 24 فرمانده سپاه پاسداران به سید محمد خاتمی، رییس جمهور اصلاح‌طلب ایران که پس از حوادث خونین کوی دانشگاه تهران در تیرماه 1378 نگاشته شد و یا تصرف باند فرودگاه بین المللی امام خمینی در اردیبهشت 83 توسط جنگنده‌های سپاه، دو نمونه روشن از بحرانی شدن روابط این نهاد نظامی‌با دولت اصلاحات بود.

در دولت محمود احمدی‌نژاد نیز با وجود حمایت ویژه سپاه از رییس دولت و نقش انکارناپذیرش در پیروزی احمدی‌نژاد در مرحله اول انتخابات سال 84 و انتخابات 88، سرانجام شکاف بین دولت و سپاه رخ داد. در همین زمینه، ماموریت یافتن سپاه برای برخورد با نزدیکان احمدی‌نژاد که با عنوان «جریان انحرافی» توصیف می‌شدند و به کار بردن تعبیر «برادران قاچاق‌چی» از سوی محمود احمدی‌نژاد که کنایه به فعالیت‌های اقتصادی سپاه تفسیر شد، دو نمونه روشن از شکرآب شدن روابط بین این نهاد نظامی و دولت احمدی‌نژاد بود. به همین اعتبار، اکنون نیز میزان دوری یا نزدیکی سپاه با دولت حسن روحانی، به عنوان یک مولفه حساس و تعیین کننده در فضای سیاسی کشور، نیازمند بررسی و ارزیابی است.

چرا سپاه مهم است؟

سپاه پاسداران افزون بر برخورداری از حمایت قوی، مستمر و هدفمند رهبر ایران در چهار عرصه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، کماکان دارای قدرتمندترین شبکه فعال داخل ایران است. تعدد و تنوع رسانه‌های مجازی و مکتوب وابسته به سپاه که گسترش کمی آن‌ها حتی با انتقاد اصول‌گرایان روبه‌رو شده، ادعای حضور 20 میلیون عضو سازمان‌دهی شده در سازمان بسیج، تلاش برای فعال‌سازی 300 هزار حلقه فرهنگی - سیاسی صالحین و مدیریت صدها شرکت بزرگ اقتصادی به گونه‌ای که کف قراردادهای اجرا شده توسط این نهاد نظامی‌ را از 100 میلیارد تومان در سال 1390 به 300 میلیارد تومان در سال 1391 افزایش داده است، به خوبی ابعاد تاثیرگذاری سپاه در فضای کنونی ایران را نشان می‌دهد.

حجم فعالیت‌های اقتصادی سپاه در سال‌های اخیر به گونه‌ای افزایش یافته که برخی نمایندگان شاخص اصول‌گرا مانند «احمد توکلی» خواستار خروج نظامیان از اقتصاد شده‌اند، زیرا به گفته «علی مطهری»، دیگر نماینده اصول‌گرای مجلس نهم، سپاه اکنون مهم‌ترین رقیب بخش خصوصی و مردم به شمار می‌رود و به تعبیر یک رسانه اصول‌گرا، این وضعیت «ام‌الامراض» است.

به فهرست داشته‌های سپاه می‌توان تسلط نسبی سازمان اطلاعات سپاه بر فضای امنیتی ایران، دست برتر سپاه قدس در مناسبات سیاست خارجی، به ویژه معادلات منطقه‌ای و مسوولیت ویژه سپاه در پیش‌برد برنامه هسته‌ای و یا تلاش برای دور زدن تحریم‌ها را هم افزود.

سپاه در موقعیت ویژه

اما در تشریح نسبت سپاه و دولت روحانی، درک موقعیت سپاه در ماه‌های ابتدایی دولت روحانی و حتی پیش از انتخابات، مهم است. پیش از انتخابات ریاست جمهوری، این نهاد نظامی‌به طور صریح متهم شده بود در انتخابات مجلس نهم دخالت کرده و این امر منجر به تغییر نتایج شده است. پیش از آن هم سپاه متهم به دخالت گسترده در انتخابات سال 88 شده بود. بخشی از این اتهام‌ها از سوی مسوولان سپاه پذیرفته شدند. در همین حال، سپاه متهم به دخالت در رویدادهای پس از انتخابات، برخورد گسترده با مخالفان، بازداشت منتقدان و ایجاد فضای بسته سیاسی شده بود. مشارکت جدی در برخورد با حوادث پس از انتخابات و تیراندازی به سوی معترضان از سوی مقامات سپاه نیز پذیرفته شده است.

افزون بر بدنامی سیاسی سپاه در افکار عمومی، در درون سپاه نیز پیش از انتخابات برخی تعارض‌های شبه حزبی عیان شد. حمایت فرمانده سپاه قدس از کاندیداتوری محمدباقر قالیباف، فعالیت ملموس خبرگزاری «فارس» (نزدیک به سازمان بسیج سپاه) به سود «سعید جلیلی»، فعالیت خبرگزاری «تسنیم» (نزدیک به معاونت فرهنگی سپاه) به سود محمدباقر قالیباف و ... نمونه‌هایی مشهود از تشتت درونی این نهاد نظامی و ناتوانی از اجماع برای رسیدن به یک کاندیدای واحد بود.

پس از انتخابات نیز سخنرانی رهبر ایران و تذکر وی مبنی بر ضروری نبودن پاسداری سیاسی از سوی سپاه، این نهاد را در منگنه بیش‌تری قرار داد. در عرصه اقتصادی هم افزون بر مخالفت‌های متعدد برای فعالیت‌های کلان اقتصادی سپاه و تحریم گسترده فرماندهان، مدیران و شرکت‌های سپاه توسط جامعه بین‌المللی، تنگناهای جدی برای این نهاد در عرصه خارجی رقم زد. این مشکلات البته در بخش‌های فنی مانند صنعت نفت که سپاه با وجود بی‌تجربگی، برای جبران خروج پیمان‌کاران خارجی وارد آن شده بود، خود را نشان داد.

تحریم ایران برای سپاه روی خوش هم داشت؛ سایت «بازتاب» – که فیلتر و از دسترس خارج شده است- هشت ماه پیش در گزارشی، ابعاد این بخش از فعالیت‌های اقتصادی را این گونه تشریح کرد: «درآمد تحریم برای برادران و شبه برادران شاغل در رشته دور زدن تحریم‌‌ ها، سالانه رقمی معادل 40 هزار میلیارد تومان است که بزرگ‌ترین بیزینس کشور محسوب می‌شود.»

 از منظر امنیتی نیز در این دوران افزون بر درگیری فزاینده سپاه در مناطق مرزی ایران مانند استان‌های سیستان و بلوچستان و کردستان، هم‌چنین متهم شدنش در ماجرای بر هم زدن سخنرانی رییس مجلس و فعالیت گسترده برون مرزی این نهاد نظامی ‌برای حمایت از دولت سوریه، سپاه را در موقعیت دشواری قرار داده و دغدغه‌های ذهنی فرماندهانش را دوچندان کرده بود. آن‌ها مجبور بودند و هستند مخفیانه در کنار نیروهای بشار اسد بجنگند و آشکارا حضور خود را تکذیب کنند.

تعارف به تفاهم

در طول شش ماه گذشته، رویکرد کلان سپاه و دولت روحانی بر مبنای تفاهم، جلوه داده شده است. بیانیه سپاه پس از انتخابات و هفته «دفاع مقدس»، اعلام آمادگی برای اجرای طرح‌های عمرانی دولت و حمایت از رویکرد کلی دولت در عرصه سیاست خارجی، چراغ‌های سبزی بودند که سپاه به دولت نشان داد. در دولت نیز اگرچه حسن روحانی در نخستین نشستش با نظامیان، با جمعی از سپاهیان قدیم که گرد شمخانی، دبیر کنونی شورای عالی امنیت ملی جمع شده اند، سخن گفت ولی به سپاهیان جدید هم روی خوش نشان داد. افزایش بودجه سپاه در سال آینده، اعلام حمایت حسن روحانی از فعالیت‌های کلان اقتصادی سپاه و مردم‌سالار توصیف کردن سپاه و مبرا دانستن این نهاد نظامی از دخالت در سیاست نیز اگرچه از سوی برخی، کنایه‌های هشداردهنده و بر مبنای بازدارندگی تعبیر شد ولی روی هم رفته چراغ سبزهایی بودند از سوی راس دولت به سپاه.

اما تفاهم سپاه و دولت نوعی تعارف بالادستی بود. در سطح پایین دستی، افزون بر انتقاد مسوولان نزدیک به سپاه از برکناری برخی مدیران میانی دولت پیشین، مخالفت سپاه در به کارگیری وزرای نزدیک به اصلاح‌طلبان در کابینه، توصیه به عدم به کارگیری این طیف سیاسی در لایه‌های میانی دولت روحانی، تلاش برخی نهادهای دولتی برای حذف قرارگاه خاتم الانبیا از قراردادهای عمرانی و حتی کاهش بودجه بسیج، نشانه‌های روشنی از تضاد لایه‌های تندروی سپاه و اصلاح‌طلبان فعال در دولت در سطح بدنه است.

با نزدیک شدن به رویدادهایی چون انتخابات مجلس دهم، افزایش حضور و فعالیت اصلاح‌طلبان در بدنه دولت، به ویژه در سطوح استانی و تسلط بیش‌تر دولت بر فضای اجرایی کشور، می‌توان پیش بینی کرد که تضادهای پایین دستی بدنه دولت روحانی با سپاه افزایش یابد.

چراغ قرمزهای سیاسی

در سطح سیاسی، باوجود شعارهای انتخاباتی حسن روحانی و تاکید مسوولان سیاست خارجی دولت یازدهم مبنی بر تسهیل فرایند بازگشت ایرانیان خارج از کشور، رسانه‌های سپاه به شدت با بازگشت این طیف، به ویژه فعالان سیاسی به ایران مخالفت کرده‌اند. مخالفت با گشایش رسانه‌ای، دفاع از گشت ارشاد و مخالفت با رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی مجازی از دیگر رویکردهای تقابلی سپاه با نگرش کلی دولت و وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی بوده است.

در سطح سیاسی هم‌ سپاه با برجسته‌سازی قوی و مکرر حوادث پس از انتخابات دوره دهم، کوشیده‌ است هر گونه تلاش معطوف به رفع حصر رهبران جنبش سبز را ناکام بگذارد. بازتولید ادبیات شبیه‌سازی وقایع انتخابات سال 88 با حوادث صدر اسلام، تشدید آن و تشبیه رنگ سبز به «پشکل شتر عایشه»، اتهام توزیع مشروب صلواتی از سوی معترضان و برجسته‌سازی ابعاد خارجی ماجراهای انتخابات 88 به خوبی نشان می‌دهد استفاده ابزاری از این رویدادها برای سرکوب و توجیه فضای بسته سیاسی، کماکان در دستور کار سپاه قرار دارد.

وجه تکمیلی رفتار سیاسی سپاه در رویارویی با دولت روحانی، کوشش برای جداسازی دولت از اصلاح‌طلبان بوده است. مشاوران و رسانه‌های سپاه با تشریح نقشه‌های اصلاح‌طلبان برای استفاده از دولت روحانی به عنوان یک پل برای بازگشت به قدرت، نسبت به انحراف دولت از مسیر کنونی و ائتلاف با اصلاح‌طلبان هشدار داده‌اند. آن‌ها انتقاداتی صریح درباره غرب گرایی دولت روحانی نیز مطرح کرده‌اند؛ هشدارهایی که تشبیه «محمود سریع القلم»، مشاور برجسته حسن روحانی به «سیدحسن تقی‌زاده»، اوج آن به شمار می‌رود.

روی هم رفته، آن‌ها بارها حتی پیش از دولت روحانی، آشکارا اعلام کرده‌اند که خط قرمزشان اصلاح‌طلبان هستند. به نظر نمی‌رسد مواضع سپاه در این زمینه دچار تغییر مهمی‌شود، به ویژه این‌که از حمایت مجلس ایران هم برخوردارند. موضع‌گیری صریح رهبر ایران در دیدار با استاندار قم که خواستار پرهیز از به کارگیری چهره‌های منتقد شده بود نیز نشان می‌دهد سپاه در ابراز چنین مخالفت‌هایی، مجوز و حمایت‌های لازم را دارد.

دولت روحانی در ماه‌های اخیر کوشیده است از ورود به جدال‌های فرساینده در این زمینه خودداری کند. این رویکرد دست‌کم تا روشن شدن وضعیت انتخابات مجلس ادامه دارد و کفه ترازو به نفع سپاه و نیروهای تندرو سنگینی می‌کند.

دیپلماسی معکوس نظامیان

وجه دیگر تقابل سپاه و دولت روحانی، در رابطه با مذاکره با آمریکا بوده است. سپاه با اعلام بی‌اعتمادی کامل به غرب، این امر را به عنوان یک خط قرمز دیگر تعریف کرده است.  در بازگشت حسن روحانی از آمریکا، برخی از نهادهای دانشجویی وابسته به سپاه در فرودگاه تجمع  و با پرتاب لنگه کفش، به تماس تلفنی روحانی و اوباما اعتراض کردند. فرمانده سپاه و جانشین او، هم‌چنین فرمانده بسیج در اظهارنظرهای مکرر، این اقدام را نادرست شمردند. نماینده رهبر ایران در سپاه و فرمانده بسیج به شدت از گفته‌های ‌هاشمی‌رفسنجانی درباره مذاکره با آمریکا انتقاد کردند. فرمانده بسیج در اعتراض های غیرمستقیم مکرر بر الگوهای خاص اقتصادی مانند «اقتصاد مقاومتی» و توجه به تولید داخلی تاکید داشت و حل مشکلات از راه مذاکره و رابطه با غرب را نکوهش کرد. آن‌ها هم‌چنین تفسیرهای معطوف به اثرگذاری تحریم ها را رد کرده و علت مذاکره غرب با ایران را گزینه‌هایی چون ناکامی غرب در منطقه، قدرت دفاعی ایران و گفتمان مقاومت اعلام کردند.

 فرماندهان و مسوولان سپاه همچنین در تفسیر مفهوم «نرمش قهرمانانه» در عرصه سیاست خارجی که از سوی رهبر ایران مطرح شد، به شدت فعال بودند. هرگونه تفسیر به سازش از این مفهوم را رد کرده و با بازنشر ادبیات مبتنی بر مقاومت، مبارزه و مقابله با غرب، تلاش کردند کماکان سیاست خارجی ایران بر محور تندروی بچرخد.

وجه دیگر کوشش‌های مسوولان سپاه در این حوزه، واکنش فعال به رویدادهای متن و حاشیه توافق‌نامه ژنو بود. اظهارنظر کنایه آمیز توام با نارضایتی فرمانده سپاه درباره توافق‌نامه ژنو، هشدارهای مکرر درباره نقض توافق‌نامه از سوی ایران و انتقاد و رد مواضع وزیر خارجه  درباره توان نظامی ایران، از جمله مواضع و رویکردهای تکمیلی سپاه در این زمینه بوده است.

به نظر می‌رسد می‌توان زمزمه تشکیل گروه ناظر بر عملکرد تیم هسته‌ای ایران را نتیجه این رویکرد انتقادی دانست. آن‌ها در گام نخست، توانسته‌اند نگرانی‌های خویش را به رهبر ایران تحمیل کرده و فضای دشوارتری از منظر مدیریتی و تصمیم‎گیری برای تیم هسته‌ای رقم بزنند. با این حال، در مسایل کلان، آن‌ها تابع نظر رهبر ایران خواهند بود و سعی می‌کنند گام‎های رو به جلو و یا عقب را با اشاره آیت‌الله خامنه‌ای تنظیم کنند.

چیزی عوض نشده است

در حوزه امنیتی، به ویژه در فضای مجازی، تشدید برخوردهای امنیتی مانند برخورد با عوامل سایت‌های غیرسیاسی، دستگیری برخی فعالان شبکه اجتماعی فیس‌بوک و هک کردن سایت‌های مخالف جمهوری اسلامی، در دستور کار سپاه قرار گرفت. این بخش از فعالیت‌ها برای نشان دادن تسلط قوی سپاه بر فضای امنیتی کشور، از سوی رسانه‌های وابسته به سپاه برجسته‌سازی شد. برهمین اساس، اگر تاکید بر تداوم برخوردهای امنیتی سپاه در این حوزه و تلاش برای تقویت پایگاه‌های بسیج در همه دستگاه‌های دولتی و حتی بخش خصوصی را با رویکرد به شدت محافظه‌کارانه و تقریبا اصول‌گرایانه وزارت اطلاعات دولت روحانی و همراهی قوی قوه قضاییه با سپاه گره بزنیم، می‌توان پیش‌بینی کرد که سازمان اطلاعات سپاه ایران در آینده، نه به عنوان یک نهاد موازی بلکه به عنوان نهاد اصلی امنیتی، موتور محرک برخورد با مخالفان و منتقدان باقی بماند.

جیب سپاه هم‌چنان پر پول است

فرماندهان و مدیران وابسته به سپاه در چهار ماه گذشته افزون بر تلاش برای تثبیت و ترویج ادبیات مبتنی بر مقاومت و مبارزه، کوشیده‌اند از حضور خویش در عرصه اقتصادی دفاع کرده و از برنامه‌های رو به جلوی خویش در حوزه‌های تشکیلاتی، اقتصادی و فنی سخن گفته‌اند. اعلام راه‌اندازی قرارگاه دریایی خاتم‌الانبیاء، ادامه فعالیت سپاه در پروژه‌های بزرگ و توسعه فعالیت‌های موشکی و فنی، بخشی از راهبرد سپاه در این زمینه بوده است.

پیش بینی رابطه سپاه و دولت روحانی در حوزه اقتصادی دشوار است. اقتصاد ایران و بدنه اجرایی دولت روحانی متاثر از وضعیت تحریم‌ها، در شرایطی نیست که خواستار خروج سپاه شود. خروج سپاه از این عرصه و قطع شدن منافع اقتصادی آن می‌تواند به تشدید تضادهای سیاسی بین سپاه و دولت کمک کند. در همین حال، ناتوانی بخش خصوصی برای جایگزینی سپاه و توان این نهاد برای پیش‌برد برخی پروژه‌ها در دوران گذار، می‌تواند یاریگر دولت روحانی باشد. به همین اعتبار، می‌توان پیش‌بینی کرد که باوجود برخی تضادهای موجود در بدنه، سپاه کماکان حرف اول را در عرصه اقتصاد ایران بزند.

آینده از آن کیست؟

آیا در آینده دولت روحانی می‌تواند با نهادی که به تعبیر فرمانده‌اش، با هر تهدیدی مقابله می‌کند و قصد دارد برای تشکیل دولت اسلامی، پست‌های کلیدی نظام را توسط نیروهای بسیجی اشغال کند و اعتنایی به توصیه به منع فعالیت در عرصه سیاست ندارد، می‌تواند تعامل مثبتی برقرار کند؟ پاسخ واقع بینانه این است که روحانی هم‌اکنون ناچار است در این مسیر حرکت کند. در واقع، او نمی‌تواند و نمی‌خواهد آغازکننده جدال فرسایشی با سپاه باشد. سپاه نیز فعلا تمایلی برای شروع این جدال نشان نداده است. آن‌ها اکنون از رفتار حسن روحانی در قبال سپاه و هم‌چنین رابطه‌اش با رهبر ایران راضی نشان می‌دهند. این رضایتمندی اما نمی‌تواند محدود به شخص رییس جمهور باشد؛ آن‌ها خواهان رفتاری مشابه از سوی کلیت دولت حسن روحانی هستند. اگر چنین نشود و دولت یازدهم را تهدیدی در مقابل رهبر ایران تلقی کنند، وارد عمل می‌شوند؛ همان‎گونه که در مورد دولت خاتمی و احمدی‌نژاد کردند. مشخص نیست ورود و دخالت آن‌ها، حتما توام با موفقیت باشد ولی آن‌ها چنین خواهند کرد.

 

ثبت نظر

استان سیستان و بلوچستان

درگیری در شورای شهر کلات سرباز

۱۶ دی ۱۳۹۲
خواندن در ۱ دقیقه