close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن

۱۸ آذر ۱۳۹۲
لیلی نیکونظر
خواندن در ۵ دقیقه
یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن
یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن

اتوبوس از کنار اقیانوس خروشان می­گذشت؛ در یکی از جنوبی­ترین نقاط زمین. آن پایین نقشه، جایی که قاره شبیه یک خنجر داغ، یک تیزی بران، در آب فرو می­رود. جایی با فاصله بیش از ده ساعت پرواز از وطن، توقفی در فرودگاه دوحه، تعویض، و حدود هشت ساعت پرواز بی­وقفه به مقصد؛ فرودگاه  ژوهانسبورگ، آفریقا.

اتوبوس مسیر خودش را می­رفت در یک روز آفتابی آفریقایی. آن طرف، آب بود، آبی درخشان. موج آب پرشور می­زد به ساحل و از صدای برخورد آب، تن جزیره یخ می­بست. فوج مرغ­های دریایی بر فراز صخره­های سیاه توی آب در دوردست پیدا بود.

جزیره خالی از ساکنه، مرموز و بی حرکت است. چه چیزی در جهان اسرارآمیزتر از یک جزیره آفریقایی خالی از سکنه وجود دارد؟ تنها مانده میان آب با با سینه ای لبریز از سرگذشت­های حیرت آور مسحور کننده؛ گیرم نه چندان مسرت بخش. جزیره خالی از سکنه یعنی من اینجا و در قلب یک اتفاق باورنکردنی ام و اینجا جایی است که می تواند لوکیشن «شاتر آیلند» باشد یا جایی که جی.جی آبرامز از درون جعبه سیاه اسرارآمیز قوه تخیلش Lost کلید بزند.

پنگوئن­های آفریقایی به شگفت­آورترین و باورنکرنی وضع، زیر آفتاب جزیره از جلوی اتوبوس می­دویدند و راهنمای تور میکروفن به دست، همان ژست­های معمول راهنماهای تور را داشت. اتوبوس ما را به قلب حادثه هدایت می­کرد و آنجا جایی بود که می­توانست شروع توضیح تاریخ مبارزه و رهایی مردمی باشد. مرکز حادثه آنجا بود که در آن نقطه جنوبی پرت که حالا در فهرست میراث فرهنگی یونسکو و آفریقای جنوبی خودنمایی می­کند، یک قلب عاشق بزرگ پشت میله­های آهنی زده  و یک نفر با امید و هراس، به زحمت و شکر، سال­های تاریخی بسیاری را دوام آورده بود.

اینجا جزیره روبن، سلول نلسون ماندلا.

یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن

اتوبوس وارد محوطه شده. انگشت اشاره راهنمای تور دهانه غاری را که ماندلا و همرزمانش، سالیان سال از آن به عنوان مدرسه و توالت همزمان استفاده می­کردند، نشانه می­رود؛ جایی که می­شد برای دقایقی از کار شاق روزانه مهلت گرفت تا با آمیخته­ای از ترس و ماجراجویی، زندانیان باسواد بتوانند خواندن و نوشتن بیاموزند به بی­سوادها. و برای این آموختن در سکوت، روش­های نوآورانه بیافرینند و هر روز خطر کنند. ماندلا و مردانش از محل دفن و مدفوع، مدرسه ساختند و از یکی از ناعادلانه­ترین نقاط زمین، به همین شیوه استقامت نوآورانه، جایی که قابل زیست باشد و مردمانی که حالا کمتر مورد تبعیض­اند یا لااقل نه به اندازه و شیوه پیشین. میان این غار تا خیابان پردرخت آرامی در ژوهانسبورگ  که ماندلا بدون تدبیر امنیتی ویژه­ای و تنها با دو مامور آرام ایستاده در سایه کنار در، سال­های آخر عمرش را می­گذراند، یک عمر نبرد نشسته است. همچنین در فاصله تبدیل شدن جزیره پرت دهشت با ردیف ردیف زندان با درجه امنیتی مختلف به این نقطه زیبای توریستی زمین، درخشان با پنگوئن­های عجیب دونده­اش.

یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن

منطقه زمینش نمکی است. سنگ­های استخراج شده و کنده شده از زمین، سنگ نمک­اند و هر بار که کلنگی در این زمین فرو رفته، نمک پا شده و غبار نمک، شده یک لایه روی چشم­هایش. ماندلا با چشم­هایش به دلیل لایه نشسته غبار نمک، سالیان سال مشکل داشت، سال­ها جهان را از پشت لایه نمک می­دید، کمی اشک و کمی غبار سنگ نمک اما، زمانه اما همان جور نماند، بعدها او چشم­هایش را به دست جراح سپرد و بهتر شد و این زمین نمک هم شد نماد، شد تل نمک کنار تصویر که اولین سنگش را ماندلا گذاشت و بعد یکی یکی زندانیان یک تکه انداختند، به نشانه اتحاد.

یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن

ماندلا 18 سال آزگار را اینجا گذرانده، 18 سال عمر شیرین از 27 سالی که پشت میله بوده است. جزیره روبن در خلیج میزی (Table Bay) واقع شده.  خلیج میزی به احاطه کوههای میزی (Table mountain) اشاره دارد؛ کوههایی که پس زمینه همیشگی شهر کیپ تاون است. کوه بزرگ باشکوه صخره مانند با لایه لایه های مسطح شبیه میز، با جاده­ای که میپیچد روی تن کوه و از پایین تو را هدایت می­کند تا بالا، آن نوک، محل تله­کابین، که می­شود از آن فراز، یکی از زیبانرین نقاط جهان را تماشا کرد، ساحل سراسر سفید را، و آرامش  اقیانوس آتلانتیک.

جزیره روبن به هلندی یعنی جزیره شیر دریایی چرا که این خلیج زیستگاه شیرهای دریایی است. در قرن هفدهم  میلادی استعمار هلندی­ برای اولین بار این جزیره را تبدیل به زندان کرد؛ زندان شورشیان مستعمره­های هلندی از جمله اندونزی. و پس از استعمار انگلیسی­ها، جزیره زندانبان شورشیان آفریقای جنوبی شد. جاکوب زوما رییس جمهور فعلی آفریقای جنوبی هم سالیانی را در همین زندان گذراند و البته همین راهنمای تور زندان که ما را به داخل سلول­ها می­برد نیز خودش از بازماندگان آن دوران است که حالا توضیح رنج همان دوران شده شغلش.

یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن

یک جزیره دورافتاده و پرت احاطه شده با امواج خروشان غرق کننده برای زندانبان­های آن دوره هنوز به قدر کافی زندان نبود. همین شد که زندان­ها در ساختمان­های طولی، در چند ردیف به صورت موازی با درجات امنیتی مختلف ساخته شده بودند.  تا سال 1991 زندانیان سیاسی در ساختمانی با بیشترین میزان حفاظت پلیسی و امنیتی به سر می­بردند و تا سال 96 هنوز زندانیان با جرم­های غیر سیاسی در ساختمانی با حفاظت امنیتی متوسط نگهداری می­شدند. اما زندانی محبوب ما 18 سال در انفرادی بود.

یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن

اینجا جایی است که نلسون ماندلا نردیک دو دهه زندگی کرد. گوشه همین سلول کوچک. همینقدر دورافتاده و در غربت. روی آن پتوی زمخت خاکستری، و هر روز برای آزادی سرزمین محبوبش «استراتژی امید» چید تا بازی نرم هوشمندانه­اش را در زمین نمادها و با استفاده از «فاکتور انسانی» پیش برد. او همینجا سالها سپری کرد تا صرف بودنش پشت این میله­ها، به عنوان نماد فساد دشمنانش، «انزوای اخلاقی» آنها را به عنوان مهم­ترین عامل و دلیل شکست رقم بزند. ماندلا پشت این میله­ها، از پشت پرده غبار نمک مزاحم، جهانی را نظاره می­کرد که با حضور او یقینا جای بهتری شد. او با انتظارش پشت این میله­ها، بعدها برای بسیاری از جنبش­های مردمی الگوی راهکارهای امیدبخش اخلاق مدارانه شد. سلول ماندلا، آن تل سنگ نمک، و دهانه آن غار  در جزیره روبن ماند به نشانه یک پیام بزرگ ساده برای تمامی مردم اسیر دیکتاتوری­های فاسد تا پیام فساد اخلاقی دشمن را با استقامت در زندان و حصر بی­واسطه و مستقیم به ضمیر خودآگاه جهانیان ببرند.

*

در کنار تمام آن روز شگفت آور و تجربه تاریخی­اش، گفته­های باورنکردنی راهنمای تور و زندانی سابق، یک یادگاری کوچک ماند از جزیره روبن؛ این کلید که شماره سلول ماندلا روی آن حک شده. حالا پس از سال­ها، در روز مرگ مرد بزرگ، وقتی دیکتاتورها هم به ناگزیر مجبور به ارسال پیام­های تقدیس و تشکر شده­اند، این کلید معنای روشن­تری دارد.

غروب شده. وقت بازگشت است و اقیانوس کمی ناآرام است. کشتی منتظر است ما را به کیپ تاون برساند.

یک روز در سلول نلسون ماندلا، جزیره روبن

 

ثبت نظر

استان بوشهر

مسلم ذاکری رییس جدید دادگستری دشتستان: در گناوه برای یک سارق حکم...

۱۷ آذر ۱۳۹۲
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه
مسلم ذاکری رییس جدید دادگستری دشتستان: در گناوه برای یک سارق حکم اعدام صادر کردم