close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

توی انباری قايق، زير عرشه. زن و بچه و بزرگ و کوچک

۲۹ تیر ۱۳۹۲
همايون خيری
خواندن در ۶ دقیقه
توی انباری قايق، زير عرشه. زن و بچه و بزرگ و کوچک

"به ما گفتند اين چند روزی که روی آب هستيد صبح‌ها می‌تونيد روی عرشه حمام آفتاب بگيريد. فقط کرم ضد آفتاب يادتون نره که نسوزين. شما فکرش بکن ما يک هفته رنگ آفتاب رو نديديم. ۱۲۰ نفرمون رو حبس کردن توی انباری قايق، زير عرشه. زن و بچه و بزرگ و کوچک". 

برای بسياری از پناهجويانی که با قايق راهی استراليا می‌شوند آنچه در واقعيت رخ می‌دهد هيچ شباهتی با توصيفی که پيش از سفر از زبان قاچاقچی‌ها شنیده‌اند ندارد.  
حسن ب در ایران شاگرد یک کارگاه تراشکاری کوچک در جنوب تهران بوده. شش سال پيش پس‌اندازش را به دست يک قاچاقچی می‌دهد تا او را به اروپا ببرد. 

"خیلی بد وضعی بود. از مرز ايران که رد شديم اونطرف مرز در ترکيه گذرنامه‌مون رو گرفتن جلوی چشم خودمون پاره‌ش کردند. گفتند ديگه با اين گذرنامه کاری نداريم. ديگه هيچ مدرکی نداشتيم. يکبار قبلش با گذرنامه اومده بودم ترکيه. خيلی بهم خوش گذشت، توی اين کافه توی اون کافه. اينبار پنهانی از توی کوچه‌ها رد می‌شديم. با هزار جور گرفتاری رسيديم هلند. اونجا تقاضای پناهندگی دادیم. يک مدتی هم توی اردوگاه بوديم بعد بهمون اجازه دادند که وارد جامعه بشيم".

حسن در هلند زندگی کوچکی به راه می‌اندازد، کاری پيدا می‌کند و ماشينی می‌خرد و دوستان تازه‌ای به زندگی او راه پيدا می‌کنند. آنطوری که می‌گويد روی خوش روزگار را می‌ديده، اما دوران خوش به درازا نمی‌کشد. 

"زنگ زدم خونه‌مون گفتم ديگه خيلی راحت شدم. پاشين بياين اينجا پيش من. هيچکس خوشحال نميشد. هر بار زنگ می‌زدم مادرم گريه می‌کرد. می‌گفت می‌خواستم عروسیت رو ببينم، داغش رو گذاشتم به دلم. آقا باور کن از بس که گريه و زاری کرد ديدم يک بستنی هم که اینجا می‌خورم انگار زهر مار خوردم. يک روز گفت اگه نيای ديگه ديدار به قيامت. فرداش پاشدم رفتم سفارت ايران گفتم غلط کردم می‌خوام برگردم ايران. دو سه تا کاغذ رو امضا کردم بعدش برام گذرنامه ايرانی صادر کردند. زندگيم رو فروختم با سرعت برگشتم ایران". 

زندگی به روال سابق برمی‌گردد. کار در کارگاه تراشکاری دوباره فراهم می‌شود اما هر بار که حرف از عروسی می‌شود حسن زير بار نمی‌رود.

"آقا من هر جوری فکرش رو می‌کردم می‌ديدم حالا يک دختری وارد زندگی من شد، عروسی کرديم، ولی اين که اون زندگی که من می‌خوام نيست. دوست دارم با زنم بريم گردش تو خيابون يک جور گرفتاری داريم، نريم گردش باز یک جور گرفتاری داريم. خونه مادرم زندگی کنيم يک جور گرفتاری داريم، بريم يک جای ديگه‌ای اجاره کنيم از پسش برنميايم. خوب درسته من کارگری می‌کردم ولی عقلم که می‌رسيد يک آدم ديگه‌ای رو بدبخت نکنم. به مادرم گفتم الان من بايد بشينم گريه کنم". 

توی انباری قايق، زير عرشه. زن و بچه و بزرگ و کوچک

حسن يکبار ديگر سرمايه‌ای دست و پا می‌کند و می‌دهد به يک قاچاقچی ديگر تا اينبار او را از راه اندونزی به استراليا برساند. 

"ديگه نميشد برگردم هلند. ايران هم نمی‌تونستم بمونم. داشتم خفه می‌شدم. اومدم اندونزی. ما رو سوار وانت‌های کوچک کردن و توی تاريکی شب بردنمون به يک روستا. دو سه روزی اونجا مونديم. شانس آورديم وانت رو نگرفتن. اگه می‌گرفتن شش ماه زندان داشتيم. يک شب اومدن گفتم بايد بريم. رفتيم لب ساحل از اونجا با چند تا قايق کوچک ما رو بردن رسوندن به دو تا قايق بزرگ‌تر. يک مسافتی رفتيم بعد رسيديم به يک لنج. همه رو فرستادن توی اون لنج. به نظرم ۱۲۰ نفری می‌شديم".

مقصد اصلی قايق‌های پناهجويان جزيره کريسمس در آب‌های سرزمينی استراليا در اقيانوس هند است. جزيره کريسمس ۱۳۵ کيلومتر مربع مساحت و حدود دو هزار نفر جمعيت دارد. نام جزيره اشاره‌ای‌ست به روز کريسمس سال ۱۶۴۳ که ناخدا ويليام ماينورز از کشتی مری متعلق به ناوگان شرکت بريتانيایی هند شرقی به عنوان فرمانده نيروی فاتح قدم به اين خشکی کوچک گذاشت. جزيره کريسمس حاوی منابع غنی از فسفر است و همين عامل باعث اشغال جزيره توسط نيروهای ژاپنی در دسامبر ۱۹۴۱ شده بود. چهل سال بعد در دهه ۱۹۸۰ اولين گروه پناهجويان وارد اين جزيره شدند.
 
"توی لنج که بوديم يک قايق ديگه هم کنارمون حرکت می‌کرد. هر موجی که می‌زد آب می‌اومد تو قايق. يک بار پمپ آب هم خراب شد تا زانو توی آب بوديم. يک جايی وسط اقيانوس ناخدای لنج ما با بقيه کارکنانش رفتند توی اون قايق دومی. لنج رو سپردند به دو تا پسر ۱۶-۱۷ ساله. اين دو تا ما رو آوردن تا نزديک جزيره کريسمس. بعد ما فهميديم اين دو تا رو چند ماه زندانی می‌کنن ولی چون سنشون زير ۱۸ ساله آزادشون می‌کنن برن". 

پناهجويانی که به جزيره کريسمس می‌رسند در اردوگاه جزيره اسکان داده می‌شوند و بعد به مراکز پناهجويان در شهرهای داروين، پرث و آدليد منتقل خواهند شد. 

"من دو سال توی اردوگاه بودم ولی بعضی‌های ديگه ۶ ماه اونجا موندن. يکی اونجا بود که لب‌هاش رو دوخته بود می‌گفت چهار ساله از اين اردوگاه به اون اردوگاه رفته. آقا ما نفهميديم داستانش چيه که يکی زودتر کارش درست ميشه يکی ديرتر. بعد از دو سال بهم گفتن ديگه می‌تونی بری بيرون ولی اجازه کار نداری. بهم يک مبلغی ميدن که باهاش اجاره خونه و خورد و خوراکم رو ميدم. حالا بايد بمونم تا بهم اجازه کار بدن". 

تاکنون مدت زمانی که هر پناهجو در اردوگاه‌ها می‌گذرانده متفاوت بوده اما از روز جمعه ۱۹ جولای (۲۸ تير) دولت استراليا تغييرات عمده‌ای در روند پذيرش پناهجويان اعمال کرده است. کوين راد، نخست‌وزير استرالیا، در مراسم امضای توافقنامه پذيرش پناهجويان با پيتر اونيل، نخست‌وزير پاپوآ گينه نو، اعلام کرد استراليا تمامی پناهجويانی را که با قايق وارد استراليا شوند به مقصد پاپوآ گينه نو روانه خواهد کرد. هر پناهجويی که درخواست او پذيرفته شود می‌تواند مانند يک شهروند عادی در پاپوآ گينه‌ نو زندگی کند و اگر درخواست او رد شود به کشور خود بازگردانده خواهد شد. اين توافق در مرحله اولیه شامل ۱۲ ماه خواهد شد.
 
پاپوآ گينه نو، در همسايگی پاپوآی اندونزی و در يک قطعه خشکی قرار دارد. اگرچه اين دو منطقه از دو نظام سياسی متفاوت برخوردارند اما از نظر جمعيتی سکنه بومیان هر دو کشور مشابهند. اين کشور کوچک ۷.۱ ميليون نفری از نظر مساحت کمی بزرگ‌تر از اسپانيا و دارای منابع غنی طلا، نفت و گاز و مواد معدنی‌ست. همين منابع طبيعی باعث شده تا پاپوآ گينه نو بعنوان ششمين اقتصاد رو به رشد جهان شناخته شود. ۵۷ درصد جمعيت اين کشور باسوادند و صادرات عمده آن قهوه، کاکائو و نارگيل است. 
 
"آقا من الان اگه بهم گذرنامه بدن ميرم ايران. با اين وضعيت معلوم نيست کی می‌تونم ماشين بخرم، يا خونه و زندگی تشکيل بدم. من سرگردون شدم. اون گريه زاری‌ها نذاشت بفهمم چه کار می‌کنم. شايد باز رفتم باز برگشتم. آقا اين راه‌ها اگه باز بود، اگه اينقدر سربسرمون نمی‌ذاشتن من الان اونجا بودم". 

قايق‌های پناهجويان تا به امروز ۱۳۰۰ کشته برجای گذاشته اما اين تلفات روند ورود غيرقانونی پناهجويان به استراليا را مسدود نکرده است. در چهار سال گذشته پناهجويان ايرانی در صدر فهرست ورود غيرقانونی به استراليا بوده‌اند. 

۱۴ سپتامبر امسال انتخابات سراسری استراليا برگزار خواهد شد. دولت کارگری که اکنون دولت را در دست دارد به طور سنتی حامی اقلیت‌های جمعيتی و مهاجران و پناهجويان در استراليا بوده است. اکنون همين دولت راه‌های ورود پناهجويان به استراليا را مسدود کرده است و اگر ائتلاف احزاب ليبرال و ملی‌گرا در انتخابات آتی پيروز شوند شرايط از آنچه دولت کارگری در ممانعت از ورود پناهجويان غيرقانونی تصميم‌گيری کرده بهتر نخواهد شد.  

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

با کوروش فوتبال بازی نکنیم:‌ مصاحبه با تورج دریایی

۲۸ تیر ۱۳۹۲
جهانشاه جاوید
خواندن در ۵ دقیقه
با کوروش فوتبال بازی نکنیم:‌ مصاحبه با تورج دریایی