شایا گلدوست
در جوامع جنسیتزده با دیدگاه دوقطبی جنسی و جنسیتی، تاثیرات فرهنگ، قانون، مذهب و آموزش معمولا به شکلی هستند که ما از تمام افراد انتظار داریم سبک و شیوه زندگی خود را بر پایه هنجارهای از پیشتعریفشده و حتی آنچه از نظر ما شیوهای درست است، بنا کنند.
در جوامعی که ظرفیت پذیرش تنوع بسیار پایینی دارند، افراد یاد نگرفتهاند که انسانها از نظر تمایلات و خواستههای عاطفی، جنسی و جنسیتی میتوانند با یکدیگر بسیار متفاوت باشند. آنقدر متنوع که هر فرد میتواند در نوع خود انسانی منحصر بهفرد با تمایلات و خصوصیات مخصوص به خود باشد.
میتواند عشق را به گونهای متفاوت با آنچه ما فکر و احساس میکنیم تجربه کند. میتواند در قالبهای از پیشتعیینشده ذهن ما نگنجد و میتواند با آنچه که ما از یک رابطه عاشقانه و جنسی تصور میکنیم و لزوما هم صحیح نیست، بسیار متفاوت رفتار کند.
اعضای جامعه رنگینکمانی به دلیل باورهای اشتباهی که در جوامع دگرجنسگرا و همانسوجنسیتی محور وجود دارد زیر فشارهای بسیاری زندگی میکنند. افرادی با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی مختلف که از داشتن حق انتخاب آزاد برای روابط خود نیز محروم هستند. نمیتوانند عشقشان را مانند افراد دیگر آزادانه فریاد بزنند، به این دلیل که با اشلهای کلیشهای جنسی و جنسیتی سنجیده شده و مورد تبعیض و خشونت قرار میگیرند.
هرچند در سالهای اخیر به دلیل رشد فضای مجازی و شبکههای اجتماعی این تنگناهای فرهنگی و قانونی تا حدودی پس زده شدهاند، اما با این وجود دنیای واقعی همچنان با هرآنچیزی که مرز هنجارهای موجود را بشکند، بیرحمانه رفتار میکند. اینجا است که روابط نیز معنای حقیقی خود را گم کرده و در محدوده زن و مرد همانسوجنسیتی دگرجنسگرا تعریف میشود، اما واقعیت چیزی فراتر از این است.
در چنین فضایی یکی از دغدغههای اعضای جامعه رنگینکمانی، محدودیت در انتخاب شریک جنسی و عاطفی و برقراری روابط عاطفی و جنسی بر اساس گرایش جنسی و هویت جنسیتی حقیقی خود است. در فضایی بسته که گرایشهای جنسی مختلف به رسمیت شناخته نمیشوند، معمولا افرادی که گرایش جنسی خود را چیزی غیر از دگرجنسگرایی تعریف میکنند، به حاشیه رانده شده و زندگی را با گرایش جنسی حقیقی خود زیست نمیکنند.
این شرایط فضایی را بوجود میآورد که افراد با گرایشهای جنسی مختلف برای پیدا کردن شریک عاطفی و جنسی خود با محدودیتهای زیادی روبرو باشند. علاوه بر این جرمانگاری روابط جنسی خارج از دگرجنسگرایی، ترس را نیز به چنین محدودیتهایی اضافه میکند.
از سوی دیگر افراد با هویت جنسیتی غیر از همانسوجنسیتی بودن نیز، تبعیضها و خشونتهای مختلفی را در جامعهای مانند ایران تجربه میکنند. با وجودی که افراد ترنس به ظاهر از نظر قانونی پذیرفته شده و مورد قبول هستند و با دریافت مجوز قانونی میتوانند ترنزیشن و جراحی بازتایید جنسیت را انجام داده و هویت قانونی خود را با هویت جنسیتی خود منطبق کنند، اما شرایط افراد ترنس در ایران نشان میدهد که شرایط اجتماعی و فرهنگی به هیچ شکل آماده پذیرش این افراد در جامعه نیست. نگار بیمارپندارانه به این افراد که مروج اصلی آن سیستم حاکم است، افراد ترنس را از حضور اجتماعی و دسترسی به حداقلهای شهروندی محروم کرده و نگاه منفی جامعه به این افراد را افزایش میدهد.
یکی از دغدغههای افراد ترنس در جامعه ایران، دغدغه برقراری یک رابطه جنسی و عاطفی و پیدا کردن شریک مناسب و حتی ازدواج است. هرچند نگاه جنسیتزده، همه افراد ترنس، اعم از مردان و زنان ترنس را تحت تاثیر قرار میدهد، اما زنان ترنس به دلیل سفت و سختتر بودن کلیشههای جنسی و جنسیتی برای زنان در جامعه، بیشتر در معرض آسیب، تبعیض و خشونت قرار دارند.
«سمیرا»، زن ترنس ۲۶ سالهای است که تجربه زندگی موفقی از نظر تحصیلی و حرفه مورد علاقهاش را دارد، اما چیزی که همیشه او را آزار میدهد، نگاهی جنسیتزده است که میان او و دیگر زنان تفاوت زیادی قائل میشود.
«من همیشه دختری بودم و هستم که با پسرها روابط دوستانه و کاری راحتی برقرار میکنم، نمیدونم این راحتی بین من و پسرها به خاطر تجربه زیستهام به عنوان یک زن ترنس است، یا به این خاطر که تجربه زندگی در جامعه دیگری خارج از ایران رو هم داشتم.
اخیرا در ایران به خاطر فعالیتهایی که در حوزه کاریام انجام میدهم و آدمها و دوستهای زیادی اطرافم هستند، خیلی با مردها و پسرها ارتباط بیشتری از قبل دارم. اما حسی که این روزها بیشتر از همیشه تجربهاش میکنم، نگاه متفاوت مردهای اطرافم به من به عنوان یک زن ترنس است. نگاهی که بیشتر از همیشه این احساس رو به من منتقل میکند که به عنوان یک زن کافی نیستم.»
«سمیرا» میگوید: «بارها اتفاق افتاده است که در جمعها و مهمانیهای مختلف این احساس منفی را مضاعف تجربه کردهام، وقتی میبینم که مردها سراغ هر کسی بهغیر از من میروند و تمایل زیادی به گفتگو و آشنایی با دوستان دخترم دارند، همدیگر را به هم معرفی میکنند تا شاید ارتباط خاصی بین دو طرف شکل بگیرد، اما من انگار هیچوقت نه حق این را دارم که در جمع از کسی خوشم بیاید، نه کسی حق این را دارد سمت من بیاد. انگار که من یک انسان عادی نیستم و هر کسی که من انتخابش باشم یا از من خوشش بیاد از دایره انسان عادی بودن خارج میشود.»
او ادامه میدهد: «این احساساتی که تجربه میکنم خواسته و ناخواسته برعزتنفسم تاثیر منفی میگذارد. احساس میکنم که اعتماد به نفسم با وجود اینکه زن موفقی هستم، اما کم شده است و این قضیه خیلی اذیتم میکند. بارها احساس کردم دوست و رفیقهای پسرم از اینکه من دوستشان هستم خجالت میکشند و دوست ندارند با هم در مکانهای عمومی دیده شویم.
نگاه جنسیتزده به زنان و بدن زنان در جوامع مردسالار، آنها را با چالشهای بسیاری روبرو میکند. چالشهایی برای گنجاندن خود در قالبهای کلیشهای «زن زیبا» و «زن موردپسند» که از پیش تعریف شده است. متاسفانه بسیاری از زنان برای بهدست آوردن احساس کافی بودن هزینههای زیادی را پرداخت میکنند، هزینههایی که بیشتر به ظاهر و بدن آنها مربوط میشود. در این میان زنان ترنس زیر فشار مضاعفی قرار دارند، زنانی که برای پذیرفته شدن به عنوان یک زن، گاه تن به جراحیهای اجباری داده و تلاش میکنند تا خود را با المانهای تعریف شده برای زنان تطبیق دهند، تلاشی که در نهایت به دلیل تمامی کمبودهای فرهنگی و اجتماعی بیثمر میماند و توقعات دیدگاه ابزارگونه به بدن زنان را تامین نمیکند. زنانی که در مواقعی حتی از سوی زنان همانسوجنسیتی نیز مورد پذیرش واقع نمیشوند.
«سمیرا» میگوید: «راستش توضیح دادن احساسم که کمی سخت است، اما این روزها شدیدا احساس میکنم که کافی نیستم و این حس برای من به عنوان یک زن خیلی تلخ و سخت و سنگین است. حتی به این نقطه رسیدهام که میبایست جراحی حنجره برای تغییر صدایم هم انجام دهم، شاید احساس بهتری پیدا کنم.
که قطعا وجود این حس و از بین رفتن این عزتنفس به خاطر رفتارها و حرفها و حتی گاهی سوالها و درخواستهای اطرافیان است که از سر ناآگاهی زده میشود، ولی خب هر چقدر هم بیخیال باشم و هر چقدر هم بگویم که نظر دیگران اهمیت ندارد، درست نمیشود. انرژی ارسال شده از سوی اطرافیان چه بخواهیم و چه نخواهیم وارد زندگی ما میشود و یک جایی تاثیر خود را نشان میدهد و تو میمانی و یک ذهن و روح خسته که سعی در پاکسازی و درمان خود دارد.»
ترنس یا ترنسجندر، یک واژه چتری است و درواقع به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
به زبانه سادهتر، زن ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود، درصورتیکه او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند.
مرد ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه بهدنیا آمده و جنسیت زنانه به او نسبت داده میشود، در حالیکه او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و خویش را یک مرد میداند.
البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و باوجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند، اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
مطلب مرتبط:
لغتنامه مختصر اصطلاحات حوزه جنس و جنسیت
راهنمای حفظ حریم جنسی و جنسیتی رنگینکمانیها در مراجعه به پزشک
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر