close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

حزب فمنیسم کردستان ( بخش اول )

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
اندیشه
خواندن در ۹ دقیقه
حزب فمنیسم کردستان ( بخش اول )
حزب فمنیسم کردستان ( بخش اول )

سوسن محمدخانی غیاثوند

 

از تلاش های فردی و جمعی زنان کرد برای ورود به عرصه های مختلف اجتماع، سال های زیادی می گذرد. شاید اشاره به تاریخ دقیق نقطه آغازین این تلاش ها، بالاخص آنجائی که به صورت فردی انجام شده و نیز نام بردن از تک تک آنها، امکان پذیر نباشد. خصوصا اینکه به گفته برخی محققین کرد، «هر چه بیشتر به گذشته کرد باز می گردیم، زنان از موقعیت و اعتبار بالاتری در جامعه کردی برخوردار می شوند» تا آنجا که پیروان آئین یارسان می گویند: «دايراک، ملقب به رمزبار، مادر ظاهری سلطان صحاک در باور کردهای یارسان به همراه شش مرد دارای بالاترین مقام ذاتی یعنی یکی از هفت تن مقدس بوده و حدود هزارو سیصد سال پیش نیز ماماجلاله (مادر شاه خوشین) حامل و محل تجلی ذات خداوند در دین یاری بوده‌است. در این آئین همچنین زن دیگری به نام سیده هما حیدری معروف به آغزا هما(آقازاده هما) که مورد احترام اهل هنر و ادب نیز هست به همراه برادر خویش آسید شمس الدین حیدری نقش بسیار برجستەای در حمایت مادی و معنوی از مردان و زنان کرد یارسانی در زمینه‌های هنرآموزی بویژه در هنر تنبور، هوره* و نیز در سوادآموزی و کاتبان داشته‌است.»

وقتی در عصر ارتباطات و علیرغم وجود رسانه‌های متعدد و اینترنت که فاصله‌ها را از میان برداشته‌اند، همچنان احتمال دیده نشدن خیلی از افراد و گروه های فعال وجود دارد، لذا شانس مطرح شدن نام فعالین زن در زمانه‌ای که حضور رسانه‌ها کمرنگ بوده و یا اصلا وجود نداشته بمراتب کمتر از عصر حاضر بوده است.

نام و فعالیت های برخی زنان کرد نیز همچون «مستوره اردلان، شاعر و تاریخ نویس سنندجی- 1848-1805»، «قدم خیر، فعال نظامی لرستانی 1278»، «عادله خانم، قاضی سنندجی که در حلبچه حکمرانی می کرد- 1924» و بعضی دیگر شاید تنها به دلیل شرایط اجتماعی و موقعیت خانوادگی‌شان است که بیشتر به چشم آمده است.

یکی از تلاش های جمعی برای مشارکت فعال زنان کرد در حوزه های مختلف اجتماعی به زمان تاسیس جمهوری کردستان در مهاباد باز می گردد. برابری حقوق زن و مرد در همه امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یکی از بندهای اساسنامه حزب دمکرات کردستان –برآمده از کومله ژک- به رهبری قاضی محمد بود که پیش از تاسیس جمهوری کردستان منتشر شده است.

قاضی محمد (پیشوا) نیز پس از تاسیس جمهوری کردستان خواستار حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماع شد. خواست زنان سخنران در برنامه های برگزار شده پس از تاسیس جمهوری نیز تلاش برای خروج زنان از حصار تنگ خانه و خانواده و مشارکت فعال آنها در حوزه های مختلف اجتماعی، سواد آموزی و آگاه سازی و توانمند سازی زنان است. سازمان « یه‌کیه‌تی ژنانی کردستان» (اتحادیه زنان کردستان) همان زمان توسط حزب دمکرات کردستان تاسیس می شود.

هر چند برخی از فمینیست های کرد، زنان فعال کرد در آنزمان را فاقد آگاهی فمینیستی می دانند و تلاش های انجام شده را نیز محصول یک جنبش فمینیستی نمی دانند اما نباید فراموش کرد که خروج زنان از خانه، مشارکت در عرصه های مختلف اجتماعی، سواد آموزی و توانمندسازی آنان و سایر فعالیت های صورت گرفته لازمه رسیدن به آگاهی فمینیستی است.

فمینیست امروز کرد هر چقدر به گذشته خود و مادران اجتماعش انتقاد داشته باشد برای رسیدن به امروز بر شانه‌های همان گذشته و همان مادران پا گذاشته است. مادرانی که به خود جرات خروج از خانه را دادند.

تلاش جمعی برای ورود زنان کرد به مبارزه نظامی بعد از «انقلاب سال 57 در ایران» توسط حزب کومله کردستان ایران آغاز شد. رحمان جوانمردی از فعالان کرد و عضو سابق همین حزب در این باره می گوید: درست است که کومله در مسلح کردن زنان عمده قضیه و بزرگترین جریان است اما در ایران فقط کومله نبود. کومله و بقیه گروههای چپ مثل «پیکار، رزمندگان و چریک های فدائی خلق»، زن هایی را که کادر سیاسی حزب محسوب می شدند، مسلح کردند. برای هوادارن حزب اینطور نبود. این زن های مسلح در کومله بعدا پیشمرگه و مسئولین پیشمرگه دسته‌شان شدند. مسلح شدن زنان محصول شرایط بود. یعنی اینطور نبود که از پیش درباره آن فکر کرده باشند. به طور مشخص برایتان می گویم در «اتحادیه دهقانان» که روزهای اول توسط کومله درست شد تا جایی که من به یاد دارم زنی وجود نداشت اما کادرهای زنی بودند که با کومله و دیگر احزاب همکاری می کردند. نکته‌ای را هم درباره حزب دمکرات بگویم هر چند این حزب نسبتاَ به سنت و اخلاقیات بیشتر اهمیت می داد اما با توجه به اینکه ریشه چپ داشت، سازمان زنان را تشکیل داد و به آموزش کادرهای زن پرداخت.»

در تمام این سال ها، زنان کردی هم بودند که با فعالیت های فرهنگی، هنری، ادبی و حتی سیاسی بدون عضویت در احزاب کردی و یا بدون همکاری با آنها تلاش کردند تا نقشی را که جامعه سنتی و مردسالار برایشان در نظر گرفته بی اهمیت کنند.

چندین دهه از حضور و مشارکت فعال زنان کرد در احزاب کردی شرق کردستان می گذرد. در طول این سال ها هیچ زنی به رهبری این احزاب نرسیده است. حضور انگشت شماری از آنها در کمیته مرکزی احزاب اغلب بواسطه نسبت فامیلی و یا خانوادگی‌شان با یکی از اعضای مرد عضو این کمیته بوده است. مسئله ای که بارها مورد انتقاد برابری خواهان و فمینیست های کرد قرار گرفته است. این انتقادها و تداوم بی توجهی احزاب به آنها را باید یکی از دلائلی دانست که بواسطه آن چندی پیش گروهی از زنان فعال کرد تصمیم می گیرند «حزب فمینیست کردستان» را تاسیس کنند و مطالبات خود را از طریق این حزب پیگیری کنند.

برخی از زنان عضو این حزب جدید التاسیس سابقه همکاری با دیگر احزاب کردی و عضویت در آنها را داشته‌اند. حزب فمینیست کردستان را باید نتیجه نارضایتی بخشی از زنان فعال کرد از احزاب شرق کردستان دانست.

مهین شکرالله پور، یکی از سخنگوهای حزب فمینیست کردستان که بیش از سی سال نیز عضو رسمی حزب کومله و از فعالان سیاسی و نظامی آن بوده است در همین رابطه می گوید: «مبارزە در احزاب سیاسی کردی چندین رکن دارد؛ آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و مسئلەی ملی و... . علیرغم وجود گفتمان برابری‌خواهانه و دموکراسی طلبانه اما ساختار این سازمانها بیشتر مردانه است و همچنان ریشه در جامعه مردسالار دارد و نقشی در خور و شایسته برای زنان در ساختار رهبری و مدیریتی آن در نظر گرفته نشده است. در شرایطی کە زنان نیمی از جامعەی فعال می باشند علیرغم شایستگی نتوانستەاند موقعیتی در خور تلاش هایشان را در این سازمان ها داشتە باشند. تجربەی کار در احزاب سیاسی موجود در کردستان نشان دادەاست که زنان باید منتظر تحقق بخش بزرگی از این آرمان ها باشند تا نوبت به مسئله زنان و برابری برسد و نیم نگاهی نیز به این موضوع انداخته شود. متاسفانە عدم حضور یا حضور کم رنگ زنان در سطوح بالای سازمان را به کم کاری و عدم رغبت زنان ربط دادە و در این زمینه خود احزاب هیچ گونه مسئولیتی را نمی پذیرند. ما زنان فمنیست کرد بر این باور هستیم که باید موازنه قدرت سیاسی و تصمیم گیری به نفع زنان تغییر کند و این امر تحقق نخواهد یافت جز با متشکل شدن بیشتر خود زنان و فراسوی خواسته های کنونی قدم برداشتن.»

رحمان جوانمردی نیز با اشاره به نارضایتی زنان از احزاب شرق کردستان می گوید: «آن انگیزه اولیه ای که برای ورود زنان به کومله وجود داشت حالا دیگر وجود ندارد. از کومله اسم می برم چون اولین بار این حزب بود که درها را باز کرد تا زن ها بروند «پیشمرگه» بشوند. حالا نیروهای کومله ریزش کرده است. هم مرد و هم زن. البته ریزش زن ها بیشتر است. یکی از دلائل اصلی‌اش این است که زن ها می بینند مطالباتشان از طریق این احزاب قابل پیگیری نیست. در کومله و جریانات مثل کومله تبعیض به حدی است که مورد اعتراض قرار می گیرند. از طرف دیگر تبعیض مثبتی که همه می شناسندش و می تواند موثر باشد به هیچ وجه مورد عنایت کومله قرار ندارد. احزاب مکانیزمهای مدرن امروزی را برای تبعیض مثبت نمی شناسند و استفاده هم نمی کنند. همین نشان می دهد توجهی به مسئله زنان ندارند یا نگاهشان به شکل فرمالیته است. اگر نظر اصولی داشتند حداقل در این زمینه می توانستند جبران مافات کرده و بهبودی حاصل کنند. درباره مسائل زنان و مشکلاتشان مثل «خودسوزی زنان»، «قتلهای ناموسی» و «زن به زنه» باید کار شود. احزاب این کار را نمی کنند. یک زمانی حزب دمکرات کردستان خیلی روی زن به زنه کار کرد. در فاصله سالهای 57 تا 68 هر جایی که نفوذ داشت اجازه نمی داد خانواده ها دختر بدهند و دختر بگیرند. ولی الان احزاب درباره مسائل زنان کار نمی کنند.»

از رحمان جوانمردی می پرسم «فکر نمی کنید باید سطحی برای توقعاتمان از احزاب وجود داشته باشد؟ شاید الان برای طرح برخی مطالبات از احزاب شرق کردستان با توجه به شرایطشان و دوریشان از جامعه ای که نمایندگی‌اش را می کنند زمان مناسبی نباشد؟

وی در پاسخ می گوید: «حرف شما قبول. برخی کارها را نمی شود انجام داد اما می توان کار تحقیقی کرد. می توان نوشت و برنامه ساخت. می توان جامعه و رسومش را در برنامه ها به چالش کشید و مورد انتقاد قرار داد. احزاب از طریق رسانه هایشان می توانند برای تغییر فرهنگ و بهبود شرایط زنان تلاش کنند اما این کار را نمی کنند. علیرغم انتقادهای زیادی که به احزاب شده اما هیچ اراده ای در آنها برای تغییر شرایط حتی در احزاب خودشان و خانه هایشان وجود ندارد.»

به صحبتهای رحمان جوانمردی باید مشکلات مالی و کمبود امکانات احزاب و رسانه هایشان را هم اضافه کرد. یکی از دلایل تعطیل شدن شبکه تیشک، ارگان رسمی حزب دمکرات کردستان مشکلات مالی بود اما سوالی که مطرح می شود اینکه چرا احزاب شرق کردستان علیرغم تلاشهای ابتدایی شان برای حضور و مشارکت فعال زنان در اجتماع و نیز علیرغم انتقادهای زیادی که خصوصا طی سال های اخیر به آنها شده، همچنان نسبت به مسائل زنان و تلاش برای تغییر وضعیت آنها حتی در احزاب خودشان بی توجه‌اند و یا کمتر توجه نشان می دهند. رحمان جوانمردی می گوید: «احزاب به صورت ریشه ای به فکر مسائل زنان و برابری میان زن و مرد و تبعیضی که به صورت سیستماتیک بر زنان اعمال می شود، نیستند چون نگران از دست دادن طرفداران سنتی خود با تفکر مردسالارانه هستند.»

 

 

                                                  

 

*هوره: نوعی آواز است که در آن به جز صدای خواننده هوره (هوره چر) هیچ صدای دیگری شنیده نمی شود. یعنی هیچ سازی با صدای خواننده هوره همراهی نمی کند.

 

 

ثبت نظر

جامعه مدنی

چرا حرف های ظریف درباره جیسون رضائیان عجیب نبود؟

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۵ دقیقه
چرا حرف های ظریف درباره جیسون رضائیان عجیب نبود؟