close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

شلاق بر محیط‌زیست، کرختی در رسانه‌ها

۲۳ خرداد ۱۳۹۴
زمین ما - سام خسروی‌فرد
خواندن در ۶ دقیقه
شلاق بر محیط‌زیست، کرختی در رسانه‌ها

لابه‌لای برنامه‌های رنگ‌به‌رنگ می‌توان رد و اثری کوتاه‌مدت از محیط‌زیست دید. آن هم به شرطی که یکی از سیاسیون عالی‌رتبه مثل رییس‌جمهور سخنی بگوید، موضوع خارق‌العاده‌ای رخ داده یا واقعه تلخی مثل آتش‌سوزی جنگل و مرگ جانوران اتفاق افتاده باشد. پوشش اخبار ِ محیط‌زیستی و هر از گاهی تحلیلی گذرا بر آنچه اتفاق افتاده آیا کافی است برای آن که رسانه‌های اثرگذار و پرمخاطب فارسی‌زبان وظیفه خود را در حوزه اطلاع‌رسانی و آموزش به درستی انجام داده باشند؟

هر وقت از بی‌توجهی به مسائل محیط‌زیست صحبتی به میان می‌آید، فعالان رسانه‌ای و آنان که در رسانه‌های اثرگذار خارج از کشور مشغول هستند با این ادعا به پیش می‌تازند که «در حد امکان» قضیه را پوشش می‌دهند. اما این حد امکان چقدر است و کجاست؟ در شرایطی که نیمی از دشت‌های کشور خشک شده و کشاورزی ورشکسته ایران محکوم به نابودی ابدی است، زمانی که خشک‌سالی و ریزگرد، زمین و زمان را در ایران به هم دوخته و در حالی که اعلام می‌شود ۱۷ میلیون از ساکنان ایران به همین خاطر ناگزیر مهاجرت خواهند کرد، این «در حد امکان» آیا برای اطلاع‌رسانی و آموزش کافی است؟ تقریبا هیچ یک از رسانه‌های جریان اصلی خارج از ایران نظیر بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا، من و تو و رادیو فردا برنامه‌ای آموزشی یا سنجیده و مختص به محیط‌زیست ندارند. به جز آخری که یک برنامه هفتگی (و البته قابل بحث) پخش می‌کند چرا در این رسانه‌ها برنامه‌هایی جدی و اثرگذار در ارتباط با محیط‌زیست تولید نمی‌شود؟ برای پاسخ به این سوال می‌توان از سه زاویه موضوع را بررسی کرد. 

 محضِ سیاست‌زدگی
یک فرض می‌تواند این باشد که فعالان رسانه‌های برون‌مرزی در سیاست‌زدگی محض اسیرند (و به احتمال زیاد استحاله شده‌اند در جریان اصلاحات، و این روزها اعتدال). پرداختن به مسائل محیط‌زیست به هر حال به معنی پرداختن به ریشه‌ها، سو مدیریت‌ها و فعالیت‌های مخرب در دولت‌های هاشمی رفسنجانی و خاتمی است. فعالیت‌های به ظاهر عمرانی نظیر سد‌سازی، جاده‌سازی (مثل جاده تهران-شمال) و توسعه کشاورزی و نیز میدان‌های گازی و نفتی در زمان این دو رییس‌جمهور شدت گرفت. 
سوء مدیریت و بهره‌کشی از طبیعت در دوران احمدی‌نژاد تشدید شد. در زمان او اما فجایع زیست‌محیطی یکی پس از دیگری رخ نمود؛ خشک‌ شدن ارومیه، از دست رفتن بختگان، هجوم بی‌سابقه ریزگردها، افزایش آلودگی‌ هوا در شهرهای مختلف، بی‌آبی کارون و زاینده‌رود، افت ۶۰ متری منابع آب‌زیرزمینی و ...

اما فقط دولت احمدی‌نژاد در نابودی سرزمین ایران دست داشته است؟ آیا پیش از او کلنگ نابودی طبیعت به زمین نخورده بود؟ با نگاهی به زمان ساخت سدها (مثل سد گتوند و سیوند) یا زمان مطالعه و اجرای پروژه آزادراه تهران-شمال، میانگذر ارومیه، توسعه پارس جنوبی و امثال آن می‌توان دریافت که نابودی طبیعت و سرمایه‌های ملی فقط به دوره احمدی‌نژاد خلاصه نمی‌شود. با این حال عده‌ای (از جمله سیاسیون داخل و سیاست‌زده‌های خارج) سعی دارند وانمود کنند همه تراژدی محیط‌زیست ایران در زمان احمدی‌نژاد رقم خورده است. این افراد بلادرنگ انگشت اتهام خود را به سوی تحریم‌های بین‌المللی نیز می‌گیرند. اما پرداختن به ریشه‌های تخریب محیط‌زیست لاجرم نام کسانی را به میان می‌کشد که وابستگان به اصلاحات یا برخورداران مستقیم وغیر مستقیم از غنائم اقتصادی را ناراضی می‌کند. 

شلاق بر محیط‌زیست، کرختی در رسانه‌ها

خبرنگاران، گزارشگران، مجریان و مدیران رسانه‌های مختلف خارج از ایران مرتب گفته‌اند که «رسانه» آنان‌ بی‌طرف است. این افراد اما هیچگاه راجع به بی‌طرفی تک‌تک ِشاغلانِ در رسانه‌هایشان سخنی نگفته‌اند. ردیابی بی‌طرفی یا جهت‌گیری افراد سازنده یا اجرا کننده برنامه‌ها و نویسندگان گزارش‌ها و اخبار کار دشواری نیست. 

فقدان نیروی متخصص
 کم نیست شمار پژوهشگران ارشد یا کهتر، دانشجویان و استادان دانشگاه‌ها در حوزه محیط‌زیست و رشته‌های وابسته  که مایلند درباره مسائل مربوط به طبیعت و محیط‌های انسانی اظهار نظر کنند یا در این ارتباط مشاوره بدهند. نگاهی به اسم‌های متنوع که با رسانه‌های اثرگذار خارج از ایران مصاحبه می‌کنند نشان می‌دهد امکان استفاده از دانش و تجربه این افراد وجود دارد؛ از انگلستان تا کانادا، از نروژ تا آمریکا و حتی کسانی در داخل ایران با رسانه‌های فارسی‌زبان غرب مصاحبه‌ها کرده‌اند. 
به نظر می‌رسد کمبود نیروی متخصص یا نیروی متخصصی که نمی‌تواند (یا نمی‌خواهد) با آن رسانه‌ها همکاری کند، بهانه‌ای بی‌اساس است. این کارشناسان در مصاحبه‌ها و گفته‌هایشان نشان داده‌اند که به آب و خاک سرزمین مادری‌شان علاقمندند و به همین دلیل، در برنامه‌های خبری و تحلیل (که به سرعت نیز فراموش می‌شوند) حضور پیدا می‌کنند. 
 به علاوه، رسانه‌ها فقط نیازمند مصاحبه با این افراد نیستند. برای ساخت برنامه، می‌توانند از نظرات کارشناسی آنان بهره‌مند شوند. در زمانه‌ای که بخش عمده‌ای از زندگی در فضای آنلاین می‌گذرد، گردآوری این افراد کنار هم، همت عالی نیاز ندارد. 

کمبود دانش و بینش 

علاوه بر دو احتمال پیش گفته، می‌توان گمانه دیگری را هم در نظر گرفت. دانش و بینش زیست‌محیطی در میان اهالی رسانه به شدت پایین است. این افراد خود نیازمندِ آموزش هستند تا دریابند که اصل و اساس محیط زیست چیست و چرا اهمیت دارد. 
این گمانه وقتی رنگ غلیظ‌تری به خود می‌گیرد که تولیدات رسانه‌ها در حوزه زیست‌محیطی با نگاهی دقیق‌تر بررسی شوند. به دلیل ذات فعالیت رسانه‌ای، عمده برنامه‌ها و مطالب با اخبار روز نسبت نزدیک دارند. هر چند همین اخبار روز هم گاهی مورد توجه قرار نمی‌گیرند (مثل بی‌توجهی به کمپین اطلاع‌رسانی روز زمین؛ پروژه‌ای اطلاع‌رسانی که از هفته‌ها قبل از روز زمین شروع شده بود اما در رسانه‌های فارسی‌زبان کمتر مورد توجه قرار گرفت). 
راجر توری پترسان، پرنده‌شناس و طبیعت‌شناس آمریکایی قرن بیستم گفته بود «پرندگان شاخص‌های محیط‌زیست هستند. اگر آنها در مخمصه بیافتند، بعد نوبت ماست.» آیا این جمله از سوی رسانه‌ها جدی گرفته شد وقتی عروس‌غاز مسیر مهاجرتش را تغییر داد، فلامینگوها ارومیه را ترک کردند و پلیکان‌ها از بختگان رفتند؟ آیا امروز رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران به این عبارت بوم‌شناس ایرانی، بیژن فرهنگ‌دره‌شوری اهمیت می‌دهند که «اگر تالاب‌ها خشک بشوند، آب در لوله شهرها خواهد خشکید»؟ ‌چنانچه این عبارت‌ها هنوز مورد توجه اساسی رسانه‌ها نیست، لاجرم باید فکری دوباره کرد و طرحی نو درانداخت. 

برای عبور از بحران محیط‌زیستی ناشی از نابودی زیستگاه‌ها، خشکیدگی و بی‌آبی فرصت کوتاه است. شهروندان اگر دست به کار شوند و برای آینده خود و فرزندان‌شان از حاکمیت بخواهند حفظ محیط‌زیست را در اولویت قرار دهد، شاید بتوان با هزینه کمتری از بحران موجود عبور کرد. رسیدن به این مرحله که شهروندان واکنشی از خود نشان دهند نیازمند برخورداری از دانش و بینشی است که رسانه‌ها می‌توانند آن را تبلیغ، ترویج و تکثیر کنند. آموزش یکی از ماموریت‌های رسانه‌ است که  در کنار اطلاع‌رسانی و سرگرمی قرار می‌گیرد. آنان که آموزشی در حوزه محیط‌زیست ندیده و اهمیت آن را درک نکرده‌اند، لاجرم آموزش آن را هم جدی نمی‌گیرند. کم توجهی به مسائل محیط‌زیست در رسانه‌های اثرگذار خارج از کشور که طیف وسیعی از مخاطبان را به خود مشغول کرده‌اند، هر دلیلی داشته باشد توجیه‌گر فرصت‌سوزی امروز نیست.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

خانه شاعران و نویسندگان

۲۳ خرداد ۱۳۹۴
ادبیات و شما
خواندن در ۱۰ دقیقه
خانه شاعران و نویسندگان