close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

برای طنز تازه، اجازه بی اجازه !

۲۱ فروردین ۱۳۹۴
ماهرخ غلامحسین‌پور
خواندن در ۵ دقیقه
برای طنز تازه، اجازه بی اجازه !
برای طنز تازه، اجازه بی اجازه !

با آخوندها، لهجه ها، اصناف، خلاصه با همه کس شوخی ممنوع!

یک: « با آخوندها که از اساس نمی شود شوخی کرد» چرا؟  «چون لباسی که به تن دارند حرمت دارد!»

آنها در همه ی سریال ها و فیلمها یک شمایل مقدس و بی نقص دارند. در یکی از معدود  دفعات، کمال تبریزی فیلمی با عنوان «مارمولک» ساخت که در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم در سال 1382 با اقتباس از فیلم «ما فرشته نیستیم»  که 15 سال پیش از آن با داستانی کم و بیش مشابه در آمریکا تولید شد، ساخته شده بود. مارمولک از آن دسته  فیلم هایی بود که خط قرمزها را شکست و شمایل دیگری از شخصی که لباس روحانیت به تن می کند نشان داد. در نورزو آن سال شهر را آگهى هاى «نوروز جايى نرويد، مارمولك مى آيد» پر كرده بود اما درست شب پیش از اکران اعلام شد که اجازه ی نمایش این فیلم در آستانه ی ماههای محرم و صفر صادر نشده است وحتى شايع شد همه اين كارها ترفندهاى تبليغاتى براى فروش بيشتر فيلم است که البته این شایعات توسط تهیه کننده ی فیلم تکذیب شد. مارمولك با تمام اما و اگرها در دوم ارديبهشت 82 در ۲۶ سينماى تهران اكران شد و پس از چند روز در شهرهاى مشهد، شيراز، اصفهان، زنجان، قزوين، كاشان و اروميه نيز بر پرده رفت. این فیلم چنان با استقبال مردم مواجه شد كه در سه روز اول صد ميليون تومان فروخت اما اعتراضات به آن بخصوص در شهر مشهد منجر به توقیف فیلم و توقف نمایش آن در تهران و شهرستانهای دیگر شد.

دو. «لهجه ها را کنار بگذارید. همه برای دور ماندن از هرگونه هجمه، فارسی سلیس حرف بزنند»

 در ساخته های تلویزیون شش دانگ حواس نویسنده و کارگردان  باید جمع باشد مبادا کسی با لهجه ی خاصی حرف بزند که مثلا ساده لوح باشد یا خسیس یا متقلب یا بی بند و بار. درست است که همه ی ما باید آنچه  مصداق توهین به اقوام و اقلیت ها محسوب می شود را محکوم کنیم اما صرف نمایش دادن انسانی با یک خصوصیت ناپسند و لهجه ای خاص در یک سریال یا فیلم آیا باید اینگونه برداشت شود که این تصویر و نما، شمه ی کلی از هوش و ذکاوت مردمان آن خطه است؟ مابین همه ی اقوام ، هم انسانهای خوب و عاقل و منطقی زیست می کنند و هم انسانهای بد و نادان و بی منطق . در سریال «سرزمین کهن» که باز هم توسط کمال تبریزی ساخته شد پس از مدتها تاخیر در نمایش، تنها پس از پخش چند قسمت از آن بدلیل اعتراض اقوام بختیاری در شهرهای مختلف ایران پخش سریال ناتمام ماند و مسئولین سازنده سریال و صدا و سیما با عذرخواهی از این گروه به این ماجرا پایان دادند. درگذراز بی دقتی ها و کج سلیقگی هایی که در جریان ساخت این سریال انجام شده بود و با توجه به اینکه موضوع مورد اختلاف ارتباطی به طنز نداشت ولی علیرغم توضیح مکرر سازنده سریال در این مورد که  در ادامه ی پخش این سریال نقش سازنده ی قوم بختیاری و بخصوص سردار اسعد بختیاری در جنبش سیاسی اجتماعی ایران در سالهای 1320 تا 1375 به نمایش گذاشته خواهد شد و  هیچ قصدی برای توهین یا کمرنگ جلوه دادن تلاشهای قوم بختیاری وجود نداشته است، اما به سختی دامنه ی اعتراضات قوم  بختیاری کنترل شد.

سه : «حواستان باشد. با هیچ صنفی شوخی نکنید دردسر می شود»

با کارگران و رفتگران و سرایداران نباید شوخی کرد.آنها زحمتکشان جامعه اند و نباید اسباب خنده ی دیگران باشند. با مدیران و معاونان چطور؟ نه آنها خدمتگزاران این جامعه اند. با خبرنگاران و روزنامه نگاران که ای وای! به هیچ وجه. با مهندسین و وکلا و پزشکان ابدا. پس این میان چه کسی می ماند برای طنازها؟ مسلما دزدان و غارتگران و قاچاقچیان و قاتلان.

سریال تازه ی مهران مدیری که نوروز 94 از شبکه  سوم  سیما پخش می شود بی شک یکی از ضعیف ترین کارهای ساخته شده توسط اوست که حتی می شود گفت به زور لبخند به لب مخاطب می آورد. بازتولید کاراکترهای پیشتر تولید شده، بازی های کلامی تکراری، صحنه های غیر ضروری و هزار نقص دیگر در این سریال نادیده گرفته شده و موضوع توهین به پزشکان در صدر اخبار قرار گرفته است. اتفاقا به عقیده ای این حقیر شاید در این سریال مهران مدیری اصلا در پی خنداندن من و شما نبوده. او بی شک بخش شاید محدودی از جامعه ی پزشکی را بی تعارف و عریان در برابر ما به نمایش درآورده که بی توجه به  آیین نامه ها و دستورالعمل ها، دستمزدهای خارج از دستور  مطرح می کنند. آن دسته از جراحانی را نشان می دهد که لب و گونه و چانه و فک را با هیچ تناسبی وصله می کنند و از چهره ای نرمال، یک هیولای غیر قابل تحمل می سازند که اعتراضش راه به هیچ جایی نمی برد. مسلما اینها هم بخشی از جامعه ی پزشکی است و صد البته معنی اش این نیست که همه ی پزشکان چنین اند.

خاطرم هست یکبار در مصاحبه ای  از قول یکی از سازندگان برنامه های طنز خواندم: «وقت ساختن سریال برای تلویزیون با نویسنده ها به این نتیجه می رسیم که شخصیت ها یا باید از سیاره ی دیگری به زمین آمده باشند یا زبان انتخابی برای آنها باید ساختگی باشد.» ایده ای که تنها توسط رامبد جوان در سریال مسافران اجرایی شد.

در خبرها آمده است:«هفت هزار پزشک در اعتراض به سریال  طنز در حاشیه ساخت مهران مدیری تجمع می کنند».  تعجب نمی کنم. این اتفاق پیشینه ی قدیمی در کشورمان دارد و بارها تکرار شده است. اینکه فیلمنامه ای نوشته شود، مجوز ساخت بگیرد، برایش هزینه شود، وقت و انرژی گذاشته شود، مجوز پخش هم دریافت کند و بعد در هنگام اکران یا نمایش با خیل اعتراض های به جا یا نا بجا مواجه شود سابقه اش به پیش از انقلاب باز می گردد. نمونه های بیشمارش در سینما و تلویزیون کارهای بهرام بیضایی؛کمال تبریزی،مهران مدیری، فریدون جیرانی ،داریوش مهرجویی  و بسیاری دیگر از کارگردانان صاحب سبک ... بگذریم از کارگردانانی که اساسا اجازه ی کار در ایران را دریافت نمی کنند و هر چه بسازند باید آنسوی مرزها به نمایش درآید.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان گیلان

ابتکار نانوای رشتی برای مشغول کردن مشتریانش در صف نان

۲۰ فروردین ۱۳۹۴
خواندن در ۴ دقیقه
ابتکار نانوای رشتی برای مشغول کردن مشتریانش در صف نان